روانشناسی



می‌خواهم از شما بپرسم که آیا واقعاً به دنبال یک ازدواج موفق می‌گردید؟ پس باید بیخیال تمام آن حرف‌ها و آدم‌هایی بشوید که می‌گویند باید چه کار کنی و چه کار نکنی. البته یادگرفتنِ برخی موضوعات و پیش گرفتن‌شان اصلاً اشکالی ندارد، چرا که به هر حال ارزش خود را در جایگاه خود دارند، اما ممکن است عواملی حتی بنیادی‌تر از این‌ها، برای 

موفقیت در ازدواج وجود داشته باشند.

رازِ رسیدن به یک 

ازدواج موفق و سالم این است که از قبل تصمیم خودتان را گرفته باشید، صد البته که باید این کار را بکنید. باید تصمیم بگیرید که حقیقتاً از جان این ازدواج چه می‌خواهید _ و خواهشاً آن شعرهای لطیف و عاشقانه را تحویل من ندهید. اندکی کاربردی باشید. دقیق و رک حرف بزنید.

به طور مثال: ممکن است شما فقط بخواهید که امر ازدواج را امتحان کنید. یا ممکن است شما واقعاً، فقط و فقط به خاطر پول قصد ازدواج دارید. یا ممکن است شما به مشایعت و همراهی یک فرد و بچه‌دار شدن اهمیت بدهید و صمیمیت جنسی برای‌تان از هرچیزی بی‌ارزش‌تر باشد. یا شاید شما یک فرد کاملاً معتقد و متعهد به ازدواج را بخواهید و…

ازدواج موفق

هرچیزی که از ازدواج می‌خواهید، فقط یادتان باشد که از آن مطمئن بوده، و سپس از این‌که همسرِ دارای پتانسیلِ آینده‌تان نیز همان را می‌خواهد، اطمینان حاصل کنید (یا ممکن است همین حالا نیز دارای همسر باشید و بخواهید که ازدواج‌تان را از نو تعریف کنید). پس آن را روی کاغذ بنویسید و تبدیل به یک تعهد قانونی کنید. چرا که ازدواج در ذات خود، واقعاً همین است _ یک تعهد قانونی!

مشاهده مقاله  شرم: ناکارآمدترین احساس در انسان‌ها

اگر شما و همسرتان، همان چیزی که قبل از ازدواج تصمیمش را داشتید، از زندگی مشترک‌تان استخراج کردید، پس ازدواج شما یک امر موفق بوده و هست! مهم نیست که اطرافیان شما چه واکنشی نشان می‌دهند و یا بینی‌های‌شان را به سمت آسمان بگیرند و راجع به شما شایعه درست کنند یا چه‌قدر بگویند که این کار اشتباه است _ هرچه که باشد، این ازدواج شما است، نه آن‌ها.

تمام چیزهایی که من در این باب فرا گرفته‌ام، مربوط به کتابی از سوزان پیز گادویا (روان‌شناسِ نامی و استادِ دانشگاه) و ویکی لارسون (یک رومه نگارِ بی‌نظیر) تحت عنوانِ: شکل‌گیری دوباره‌ی ازدواج برای افراد مشکوک، واقع‌گرا و یاغی. مطالب مفید بسیاری در این کتاب وجود دارد، اما در این مقاله، تنها ۶ مورد از انواع ازدواج را با شما به اشتراک می‌گذارم.

ازدواج

سعی کنید خودتان ازدواج کنید، نه دیگران به جای شما

  1. ازدواج ابتدایی:

    نوعی از ازدواج که زوج‌ها در آن برای مدتی محدود و تعیین شده با یکدیگر ازدواج می‌کنند تا این امر را به نوعی تمرین کرده یا امتحان کرده باشند. آن‌ها برای تعیین زمان مقرر نوعی قرارداد امضا می‌کنند. بدین سان، آن‌ها می‌توانند قبل از 

    زمان مقرر از یکدیگر جدا شوند، یا پس از رسیدن به زمان مقرر ازدواج خود را از نو بازسازی کنند، زمانش را ابدی کنند و یا اصلاً به نوع دیگری از ازدواج تغییرش دهند.

  2. ازدواجِ مشایعتی:

    در این نوع از ازدواج، پای فرزندآوری ابداً به میان نمی‌آید. زوج‌ها با یکدیگر ازدواج می‌کنند تا فردی را برای همیشه در کنار خود مثل یک دوست صمیمی داشته باشند، برای این‌که بتوانند خودشان را اجتماعی‌تر کنند و در کنار یکدیگر بسیاری از کارها را انجام دهند. مسئلۀ اصلی در این مورد، اشتیاق یا عشق نیست.

  3. ازدواجِ والدی:

    این مورد تقریباً برعکسِ مورد قبلی است، یعنی افراد تنها برای فرزندآوری ازدواج می‌کنند. در این نوع از ازدواج نیز بحث عشق و عاشقی اصلاً به میان نمی‌آید. تنها چیزی که مهم است، این ماجرا می‌باشد که دو نفر تصمیم می‌گیرند با یکدیگر ازدواج کرده، بچه‌دار شوند و تا زمانی که فرزندان‌شان کاملاً استقلال‌شان را به دست آورند، در کنار یکدیگر زندگی کنند. البته آن‌ها می‌توانند پس از آن نیز در کنار هم زندگی کنند اما خب این بخشی از قرارداد اولیِۀ آن‌ها نخواهد بود.

  4. ازدواجِ امن:برخی از افراد برای خاطرِ پول ازدواج می‌کنند. برخی دیگر از افراد برای بیمه‌های سلامتی و یا امنیت مالی برای پیگیری و دنبال کردنِ 

    علایق و اهداف _ تحصیلی یا کاری _ یا هرنوع استفاده‌ی ابزاری دیگر ازدواج می‌کنند. لطفاً قضاوتِ بی‌جا نکنید! قرار نیست که آن‌ها در این 

    ازدواج به دنبال شمش طلا بگردند یا هرکدام‌شان که توانست، از لحاظ مالی یا نوع دیگری، فرد مقابلش را نابود کند.

  5. ازدواجِ تنهائی با یکدیگر:

    احتمالاً شنیده‌اید که افراد متأهل به یکدیگر می‌گویند که به اندکی فضا نیاز دارند، اما خب، این دسته از افراد واقعاً و به معنی واقعی کلمه همین منظور را دارند. هر کدام از طرفین خانۀ خودش را برای زندگی دارد. آن‌ها کاملاً به رابطه‌شان متعهد هستند اما بخش اعظمی از آن‌ها، خودگرا است.

  6. ازدواجِ تعهدی:

    از آن‌جایی‌که تمام موارد قبلی، در واقع قیود و محدودیت‌های ازدواج و تعهدات آن را زیر سوال می‌بردند، این مورد دقیقاً به دفاع از نوع رسمی و سنتیِ ازدواج می‌پردازد. این نوع، فقط به یک زن و به یک مرد اختصاص دارد. وارد شدن به این ازدواج سخت‌تر است (مشاوره‌های قبل از ازدواج به وفور مورد نیاز هستند) و همچنین بیرون آمدن از آن نیز سخت‌تر است (قوانین بسیاری برای طلاق گرفتن در کشور ما نیز به اجرا در آمده‌اند و رویۀ طلاق را سخت‌تر، وقت‌گیرتر و پیچیده‌تر کرده‌اند). این نوع ازدواج در سه مورد از ایالات آمریکا به شدت توسط دولت پیشنهاد می‌شود _ لوئیزیانا، آریزونا و آرکانساس.

ازدواج موفق

به دنبال گزینۀ اضافی می‌گردید؟

اگر شما حتی با این حال که یک فرد بی‌نظیر را ملاقات کرده‌اید، دل‌تان می‌خواهد مجرد بمانید و به عنوان یک مجرد زندگی کنید، یا از اعماق قلب‌تان به این مسئله باور دارید، یا حتی اگر دل‌تان نمی‌خواهد در این مقطع ازدواج کنید، پس یک گزینه بهتر از ۶ موردِ قبلی پیشِ روی شما است، تجرد پیشه کنید!

می‌دانید، مسئله این است که وقتی ما یک کتاب در باب ازدواج می‌خوانیم، فکر می‌کنیم که باید تمام حرف‌هایش را باور کنیم، اما خب خودمان هم می‌دانیم که برخی از نکات و یا برخی از نتایجی که گرفته می‌شود حقیقتاً صحیح نیستند. علی‌رغم تمام افسانه‌هایی که راجع به ازدواج و فواید آن وجود دارد، باید بگویم که تحقیقات علمی هیچ مدرکی دال بر این‌که ازدواج سبب شادتر شدن و یا سالم‌تر شدن می‌شود، ارائه نمی‌کنند. به علاوه، ازدواج سبب نمی‌شود که شما نهایتاً از تنهایی در بیایید. در حقیقت، بر طبق میانگین آمار، افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل به دوستان و خانواده و آشنایان خود متصل هستند.

کلیک کنید


اگر نگاهی با تکیه بر آمار و ارقام و ریاضی وار به جوامع امروزی داشته باشیم قطعا از اوضاع کنونی حیرت زده خواهیم شد. درد مشترکی بین تمام مردم خصوصا در کشورهای جهان سوم وجود دارد که احتمالا کم تر کسی در کشور های پیشرفته دنیا درک خواهد کرد. تکنولوژی اوضاع و احوال مردم را بهتر کرده است و قطعا سطح رفاه مردم نسبت به سی چهل سال پیش بالاتر رفته است اما به همان نسبت رضایت افراد از زندگی کم شده است. شاید مهم ترین علت این نیتی وضع اقتصادی و نوسان قیمتی باشد که مثل جاده شیب داری مدام بالا و پایین می شود. در چنین مواقعی که راه قانونی برای ایجاد تعادل وجود ندارد به ناچار باید با استفاده از خلاقیت و توانمندی های خود و تخفیف گرفتن با فن بیان به جنگ قیمت های ناعادلانه و بالا بازار برویم.

قطعا برای قیمت گذاری عوامل مختلفی توسط فروشنده های خرد و کلان در نظر گرفته می شود. اما مسلم است که در تعیین این ارقام همواره سود زیادی در نظر گرفته می شود که ممکن است به قیمت خالی شدن جیب مشتری تمام شود. به علاوه حتی اگر مولتی میلیاردر هم باشیم باز هم منطقی است بها واقعی کالا را بپردازیم و خود را با برند های تقلبی گول نزنیم.

چه بهتر که از همین حالا هنر تخفیف گرفتن با فن بیان یا همان چانه زنی را برای گرفتن قیمت کم تر از فروشندگان را بیاموزید. با ما همراه شوید.

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

به همان اندازه که فن بیان در 

افزایش فروش اثرگذار است می تواند به خود مشتری در خریدی منطقی با قیمت های واقعی کمک کند.

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

پیش از هر چیز بهتر است قوانین مذاکره موفق را برای قیمت بیاموزیم:

مکالمه چهره به چهره

اولین قانون رو در رو با فروشنده حرف زدن است. بهتر است درباره قیمت با همان کسی صحبت کنید که فروش اولیه محصول را انجام داده است.

مشاهده مقاله  از اسارت تا رهایی و پرتاب صدا در فن بیان و سخنرانی

سنجش صحیح کلمات

کلمات مهم ترین ابزار کار شما هستند اگر شما بعد از فهمیدن قیمت بلافاصله به فروشنده بگویید قیمت های شما خیلی بالا است او هم در جواب شما می گوید قیمت های ما مقطوع است و جنس ها با کیفیت!

تمداری

برای تخفیف گرفتن با فن بیان باید به اندازه فروشنده تمدار بود.

تنور رقابت را داغ کنید

تنور رقابت را برای این که فروشنده شما و فرصتی که در اختیارش قرار گرفته است را دریابد داغ کنید. بهترین راه به رخ کشیدن قیمت سایر رقبا است. اگر قیمت محصول ۱۰۰ هزار تومان است و رقیب حتی با ۱۰۰۰ تومان تخفیف آن را ۹۹ هزار تومان می فروشد حتما به فروشنده بگویید. این کار باعث می شود فروشنده بداند که همین جنس با قیمت بالا یا پایین تر توسط رقبا فروخته می شود و حتی اگر شما فروشگاه را ترک کنید فرصت خرید از دست نمی رود.

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

قیمت اصلی خرید چه قدر است؟

معمولا قیمت خرید محصول از فروشنده با قیمت تقاضا بازار تفاوت دارد. این موضوع در صنعت خودرو به خوبی مشهود است و همیشه قیمت کارخانه با قیمت بازار تفاوت دارد. بنابراین بهتر است قبل از این که برای چانه زنی اقدام کنید ببینید که آیا این قیمت عادلانه است؟

قیمت معاملات در کف؟

برای پذیرش قیمت ها حتما به وضعیت فروشنده دقت کنید. اگر چشم انداز آینده بازار را در دست داشته باشید خیلی بهتر می توانید قیمت را ارزیابی کنید. وقتی که قرار است اوضاع بازار به هم بریزد و قیمت اجناس به دلیل عدم تقاضا کاهش یابد طبیعی است که فروشنده به قیمت های پایین تر هم برای فروش راضی می شود. این شرایط پول لازمی” فروشنده به نفع مشتری است.

بهترین مثال می تواند فروش پوشاک زمستانه در اوایل بهار باشد. اغلب فروشندگان در این مواقع تخفیف های خوبی به مشتریان ارائه می دهند اما می توانید خرید های قبلی خود را برای تخفیف گرفتن با فن بیان خود یادآوری و واسطه کنید. مثلا بگویید: بعد از چند بار خرید من از فروشگاه شما احتمالا بتوانید یک تخفیف دیگر قائل شوید.

مشاهده مقاله  هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی (1)

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

کالا مدنظر شما چیست؟

بسته به نوع کالایی که به فروش می رسد امکان تخفیف گرفتن هم فراهم می شود. مثلا فروشنده ممکن است گاهی تعداد زیادی از اقلام را در ازا مبلغ کمی به فروش برساند فقط برای این که از شر آن ها خلاص شود.

اگر در این شرایط قرار دارید دست از چانه زدن بر ندارید. وقتی که دیگران بیش از این که به پول تمایل داشته باشند به فکر فروش جنس هستند می توانید با ارائه پیشنهاداتی برنده این معامله شوید. مثلا خرید کل اجناس به قیمت پایین تر یا پرداخت آنی و نقد در ازا تخفیف بیش تر.

قیمت گذاری را به فروشنده بسپارید

نه در خرید اقلامی مثل خوراک و پوشاک یا خودرو که قیمت های از پیش تعیین شده ای دارند، بلکه در معاملاتی که به صورت توافقی برگزار می شوند بهتر است قیمت گذاری را بر عهده فرد فروشنده بگذارید. به این ترتیب فرصت بیش تری برای حسابرسی و انتخاب بهترین قیمت خواهید داشت.

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

قطعا قیمت اولیه از زبان فروشنده بالاتر از حد معمول است تا این که برای تخفیف گرفتن شما هم جایی وجود داشته باشد. Michael Soon Lee به عنوان یک اقتصاددان معتقد است کسی که اولین بار قیمت پیشنهاد می دهد در واقع فرصت های خود را در مذاکرات محدود نموده است.

قیمت غیرمنطقی ولی پایین را پیشنهاد بدهید

گاهی این شما هستید که باید برای اولین بار قیمت را پیشنهاد دهید. هر چند که معمولا توصیه می شود فروشنده برای اولین بار قیمتی را مطرح کند اما اگر شما به عنوان خریدار مجبور هستید قیمتی را پیشنهاد دهید پس بیکار نمانید و برای تخفیف گرفتن با فن بیان دست به کار شوید.

مشاهده مقاله  تقویت و پرورش صدا برای سخنرانی فقط و فقط در 60 ثانیه

در معاملات سنتی رسم بر این بوده است که دو طرف قیمت خود را پیشنهاد دهند تا نهایتا متوسط یا میانگین آن ها به عنوان معیار در نظر گرفته شود. اما در قیمت گذاری غیرکلاسیک و در بازارای که هر آن ممکن است از سوی طرفین ی انجام شود بهتر است این بار با قیمتی غیرمنطقی و بسیار پایین شروع کنید. قیمتی که حتی فروشنده را به حالت تدافعی در برابر شما وادار کند.

در چنین شرایطی طرف مقابل سعی دارد قیمت را بالا ببرد. اما مطمئن باشید که هر چه قدر هم این قیمت بالا برود باز هم کاملا غیرمنطقی پایین است!

هنر تخفیف گرفتن با فن بیان

البته این کار مشکلات و کشاکش هایی هم به دنبال دارد. معامله بدین ترتیب تبدیل به یک مسابقه طناب کشی می شود که هر طرف با تمام قوا سعی دارد بیشترین طول طناب را به سمت خود بکشد. اصلا فروشندگان قادر هستند افراد خریدار واقعی درست را از افرادی که سعی دارند ارزان خری کنند تشخیص دهند. بنابراین ممکن است در وسط معامله پشیمان شوند و اصلا با شما معامله نکنند.

در این مرحله با شما است که تصمیم بگیرید دوست دارید انسانی گشاده دست و میلیاردر جلوه کنید که همه شما را دوست دارند یا این که پول را ذخیره کنید!

اقلام جانبی بخواهید!

گاهی مسیر معامله خلاف خواسته های شما پیش می رود. در این مواقع برای بر هم نزدن معامله تنها دست آویزی که دارید اقلام اضافی یا جانبی است که می تواند کمی از ضرر شما را جبران کند. در طول معامله حتما این اقلام را ذکر کنید. مثلا اگر خودرو می خرید حتما درخواست اقلام اضافی روکش ماشین، ضبط، رینگ و خلاصه تجهیزات جانبی را به همراه محصول داشته باشید.

مقالات

بیشتر را بخوانید


سوزان گولدین میدو در کتاب شنیدن اشاره: چگونه دستان ما به فکر کردن کمک می کنند، نوشته است زمانی که ما یک اقدام را تغییر داده و آن را دشوار می کنیم، اشاره دست ها بیشتر می شود و این امر نشان می دهد که عامل استفاده از زبان اشاره، تلاش ها یا چالش های درکی می باشند.”با این زمینه، می توان درک کرد که سخنرانانی که از شیوه فی البداهه استفاده می کنند دارای انرژی بیشتری می باشند، زیرا آنها در آن لحظه کلمات را انتخاب می کنند. همچنین دلیل این که چرا بسیاری از افرادی که از روی متن سخنرانی می کنند، بسیار بی انرژی به نظر می رسند نیز مشخص می گردد. اگر سخنرانانی که در حال ارائه سخنرانی از روی متن خود هستند به کلمات خود فکر نکنند، ذهن آنها چالشی نخواهد داشت و در نتیجه سخنرانی آنها بی روح بوده و قادر به ایجاد ارتباط با مخاطبین حتی با وجود 

فن بیان قوی نخواهند بود.

من برخی اوقات از دانشجویان درخواست می کنم تا سخنرانی خود را مجددا و بدون متن ارائه دهند. سخنرانی دوم آنها اغلب بهتر از سخنرانی پیشین بوده و اغلب شامل اطلاعات جالبی می باشد که در سخنرانی اول شاهد آنها نبودیم. اینگونه به نظر می رسد که وقتی که آنها توسط متن محدود نشده اند، آزادی تفکر آنها بیشتر بوده و می توانند سخن خود را به طور واضح تر به مخاطبین منتقل کنند.

سخنرانی از روی متن

 

این تمرین نکته بسیار جالبی دارد: اگر قصد دارید یک متن بنویسید، آن را فورا ننویسید. بلکه در ابتدا در مقابل یک ضبط صوت سخنرانی کنید. سعی کنید کاملا طبیعی و آرام موضوع را توضیح دهید. هرگز به دنبال استفاده از کلمات ادبی نبوده و از زبان محاوره بهره مند شوید. سپس زمانی که متن خود را می نویسید، از بهترین لحظاتی که ضبط کرده اید، استفاده کنید. این تمرین منجر به ایجاد یک متن کامل نمی گردد و ضروری است که شما مواردی را به آن بیافزایید، اما با این حال می تواند به شما در زمینه ایجاد یک متن صمیمی و طبیعی کمک کند.

مشاهده مقاله  هنر تخفیف گرفتن با فن بیان و چانه زدن برای قیمت کم تر

این گام به پاسخ این سوال ضروری کمک می کند: چرا سخنرانی به وجود یک شخص نیاز دارد و نمی توان به جای آن یک متن را به مخاطبین ارائه داد تا بخوانند؟

حتی متن هایی که به صورت روان و عامیانه نوشته می شوند نیز اگر خوانده شوند بسیار بی روح به نظر می رسند. به منظور انتقال کلمات به مخاطبین و جلوگیری از بی روح بودن سخنرانی، همواره قبل از آغاز سخنرانی از روی متن به موضوعی که قصد دارید به مخاطبین انتقال دهید، فکر کنید. توضیح مشکلات شرکت خود باید لحن متفاوتی در مقایسه با بیان راهکارها برای حل مشکلات داشته باشد. تعریف یک خاطره در مورد والدین باید با سخنرانی در مورد ت های استخدامی شرکت تفاوت داشته باشد. این نکات واضح می باشند. اما من بارها شاهد سخنرانی هایی بوده ام که در آنها لحن سخنرانی فرد درباره مسائل پیش پا افتاده و بسیار جدی تفاوت چندانی نداشته است.

به منظور ارائه یک سخنرانی از روی متن فوق العاده، همواره به لحن خود توجه کنید. شما می توانید از نشانه هایی نظیر درشت نویسی، کج نویسی یا قرار دادن عبارات در پرانتز برای مشخص نمودن لحن های مختلف استفاده کنید. همچنین ضروری است که با علامت گذاری بر روی متن قسمت هایی که باید با لحن متفاوتی بگویید را مشخص کنید. همچنین برخی از افراد نیز جملات انگیزشی نظیر موفق شدم”، لذت بردم” و … را در حاشیه متن می نویسند تا انرژی خود را افزایش دهند.

سخنرانی از روی متن

 

ارتباط چشمی نیز یکی از چالش هایی است که در حین خواندن متن ایجاد می شود و تجربه نشان می دهد که بسیاری از سخنرانان بر این باور هستند که بیش از حد با مخاطبین ارتباط چشمی برقرار می کنند. جیمز هیومز نیز روش دیدن، توقف، گفتن” را ایجاد کرده است که می تواند منجر به کاهش بروز این مشکل گردد. این رویکرد که توسط وینستون چرچیل و ریگان نیز استفاده شده است بدین صورت است که فرد در حال سکوت به یکی از خطوط متن خود توجه نموده و سپس به مخاطبین نگاه کرده و سپس جمله را به آنها بیان می کند. در طی این روش نیازی به صحبت کردن در حین مطالعه متن وجود ندارد اما بررسی ها نشان می دهند که این روش برای بسیاری از افراد دشوار می باشد. توصیه من این است که به مدت زمان ارتباط چشمی با مخاطبین توجه نموده و سعی در بهبود آن داشته باشید.

مشاهده مقاله  مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم و ضرورت کسب آن

به منظور به خاطر داشتن جمله، ضروری است که جملات کوتاهی انتخاب کنید. استفاده از جملات کوتاه در سخنرانی از روی متن یک مزیت به شمار می رود زیرا جملات کوتاه تر تاثیرگذاری بیشتری دارند. رالف والدو امرسون نیز می گوید: یک سخنران یا نویسنده تا زمانی که نتواند ایده های خود را با جملات کوتاه بیان کند، موفق نخواهد شد.

اگر قصد دارید از عبارات جدید یا عبارات مختصر استفاده کنید، حتما آنها را قبل از شروع توضیح موارد جدید، تعریف کنید. شاید صرفا بعضی از شرکت کنندگان قادر به درک اصطلاحات پیشرفته باشند و پیچیدگی در سخنرانی از روی متن منجر می شود که برخی از افراد مشغول تحلیل عبارات شما بوده و در نتیجه رشته کلام را از دست داده و قادر به درک ادامه سخنرانی شما نباشند.

در متن خود از نوشتن بخشی از جمله در یک صفحه و ادامه آن در صفحه دیگر خودداری کنید. از فونت بزرگتری استفاده کنید. از یک سمت برگه برای نوشتن استفاده کرده و برگه ها را با استفاده از گیره به هم متصل کنید. از منگنه کردن پرهیز کنید. در صورت نیاز می توانید از مسئول سالن درخواست نمایید که روشنایی سالن یا سکوی سخنرانی را بیشتر کند زیرا بسیاری از افراد به دلیل تاریک بودن سکو قادر به مشاهده متون خود نیستند.

مهارتهای سخنرانی را کلیک کنید


ضرورت سخنرانی

در این مقاله می خوانیم:

  • سخنرانی یک مهارت است.
  • ضرورت سخنرانی
  • اشتباهات و ایرادهایی که مخاطبان از آنها خوششان نمی آید.

 ضرورت سخنرانی چیست؟

ضرورت سخنرانی
ضرورت سخنرانی

سخنرانی یک مهارت است:

ما اگر بخواهیم در کار یا حتی در زندگی خود موفق باشیم، باید سخنرانی کردن را یاد بگیریم. این یک مهارت ضروری در زندگی همه ی ما است. مهارتی که یادگیری آن لازم و ضروری است.

شاید با خودتان فکر کنید که سخنرانی فقط این است که مقابل یک جمع بزرگ بایستیم و صحبت کنیم. درست است، اما این فقط یک نوعی از سخنرانی است. ولی سخنرانی فقط این نیست. حتی ما گاهی اوقات در جمع دوستان و همکارانمان بحث و گفتگو می کنیم و این هم نوعی سخنرانی کردن به شمار می رود. در واقع هر زمان که با یک یا چند نفر در یک موقعیت حرفه ای قرار می گیریم و صحبت می کنیم، در حال سخنرانی هستیم.

سخنرانی از هر نوعی که باشد، برای ما فرصتی به وجود می آورد تا استعدادهای خود را نشان دهیم. همچنین باعث بهتر شدن روابطمان می شود و مهارت های ارتباطی ما را افزایش می دهد. مهم تر از همه اینکه این مهارت، اعتماد به نفسمان را در همه ی ابعاد زندگی افزایش می دهد.

اشتباهاتی که 

مخاطبان از آنها خوششان نمی آید:

  1. هدف نداشتن: برخی از سخنرانان برای مخاطبان توضیح نمی دهند که هدفشان از موضوع و بحث سخنرانی چیست و به چه چیزی می خواهند برسند؟
  2. نامتناسب بودن موضوع سخنرانی با مخاطبان: اگر ما مخاطبان خود را نشناسیم و در مورد موضوعی که در حوصله ی آنها بگنجد سخن نگوییم، آنها احساس خستگی می کنند و از اینکه در جلسه سخنرانی شرکت کرده اند پشیمان می شوند.
  3. فقط استفاده از پاورپوینت: گاهی اوقات سخنرانان به جای اینکه خودشان در جلسه صحبت کنند، یک پاورپوینت با مطالب بسیار زیاد و حجیم تهیه می کنند و در طول جلسه فقط به اجرای پاورپوینت می پردازند. این کاملاً اشتباه است، چون مخاطبان آمده اند تا صحبت ها را از زبان ما بشنوند. در کنار سخنان خود می توانیم از پاورپوینت هم بهره بگیریم.
  4. سخنرانی با لحن یکنواخت: سرعت و شدت صدای ما در کل جلسه سخنرانی نباید یکسان و یکنواخت شود چون باعث خستگی و کسل شدن مخاطبان می شود.
  5. عدم آمادگی برای سخنرانی: باید قبل از سخنرانی آمادگی لازم را بدست آوریم تا بتوانیم مطالب را به بهترین شکل ارائه دهیم.
  6. نداشتن نظم: اگر اطلاعاتی که به مخاطبان می دهیم، منسجم و در ارتباط با یکدیگر نباشند، آنها به ما گوش نخواهند داد و چیزی یاد نخواهند گرفت.
  7. عدم برقراری ارتباط با مخاطبان: باید با مخاطبان ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم توجه و تمرکز آنها را جلب کنیم.
  8. به طول انجامیدن سخنرانی: بهتر است سخنرانی خود را آنقدر طولانی نکنیم که همه خسته شوند و فقط منتظر این باشند که جلسه تمام شود. بهتر است کمی زودتر از اتمام وقت، آن را به پایان برسانیم.
  9. استفاده نادرست از جک و لطیفه: اگر می خواهیم جک و لطیفه بگوییم باید با سلیقه ی حضار هماهنگی و مطابقت داشته باشد. در غیر اینصورت از گفتن آن پرهیز کنیم. قبل از شروع سخنرانی، خطوط قرمز و حساسیت های مخاطبان را بشناسیم و به خطوط قرمز آنها احترام بگذاریم و از بیان لطیفه که به زیر پا گذاردن خطوط فرمز مخاطبان می انجامد، خودداری کنیم.

سخنرانی را کلیک کنید


در دنیایی که پیام‌ها به واسطه رسانه‌های نوینی نظیر تلویزیون، اینترنت و ماهواره مخابره می‌شود و مردم روزانه با هزار و یک رنگ تبلیغات و خبر بمباران می‌شوند یک سوال اساسی به ذهن مخاطبانی که به دنبال یادگیری مهارت سخنرانی عمومی هستند می‌رسد. این که آیا در چنین وضعیتی هنوز هم کسی مثل گذشته به سخنرانی بها می‌دهد و کسی طالب یادگیری این مهارت به عنوان یک علم یا حرفه می‌باشد یا نه؟

هر چند که قطعا پاسخ به این سوال با شرایط هر منطقه و هر فرد متفاوت خواهد بود اما تنها یک حستجو ساده در سایت‌ بزرگ آمازون با کلمه کلیدی سخنرانی عمومی کافی است تا بیش از دو هزار نتیجه تحت عناوین مختلف و کتب گوناگون به کاربر معرفی شود. همین شواهد ما را به این نتیجه می‌رساند که فن بیان و سخنرانی به عنوان بخشی از تکنولوژی، همراه با مهارت ارتباطات توسعه می‌یابد و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود. به علاوه سخنرانی با پیشرفت تکنولوژی به شدت گره خورده است و توسعه فناوری اطلاعات نقش به سزایی در پیشبرد اهداف ما در سخنرانی داشته است. حتما می‌دانید که آخرین 

سخنرانی رندی پاش به صورت آنلاین برگزار شده است!

فن بیان و کسب مهارت سخنرانی عمومی بخشی از ارتباطات نوین در کسب وکار را تشکیل می‌دهد. همین که برای 

درخواست افزایش حقوق اقدام می‌کنید یا قرار باشد نامه مرخصی خود را به مافوق خود تحویل دهید، اگر پاهایتان لرزید و بابت این که چه طور درخواست خود را مطرح کنید دچار تردید شدید نیاز به یادگیری مهارت سخنوری را قطعا احساس کرده‌اید.

در فرصت به وجود آمده ابتدا می‌فهمیم که چرا و چگونه سخنرانی در هر روز ما موثر است و سپس درمی‌یابیم چه طور قرار است فن بیان و سخنوری به نفع ما تمام شود.

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

سخنرانی به عنوان یک مهارت در کنار خواندن و نوشتن ضروری است. به نظر می‌رسد شاید اگر سال‌ها وقتی که در مدارس صرف شد را به سخنرانی و آموزش فنون آن اختصاص داده بودیم خیلی موفق‌تر از امروز در کسب وکار خود عمل می‌کردیم!

مشاهده مقاله  حفظ متن سخنرانی ضروری است؟

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

هر روز با سخنرانی آغاز می‌شود!

در ایالات متحده و سایر کشورهای جهان دیگر مشخص شده است که هر فرد صبحگاه و با خروج از منزل حداقل یک بار با فردی به عنوان مخاطب رو به رو می‌شود و با او گفتگو می‌پردازد. به جز این، تقریبا در هر روز در ایالات متحده آمریکا انواع و اقسام سخنرانی‌ها برگزار می‌شود و حتی مجمعی در این کشور برای ارزیابی سخنرانی برتر ماه وجود دارد که چیزی مشابه سیستم‌های امتیازدهی می‌باشد.

سخنرانی‌هایی که به طور معمول در سراسر دنیا برگزار می‌شوند در یکی از تیپ‌های سخنرانی اصلی زیر جای می‌گیرند:

  1. سخنرانی آموزنده
  2. سخنرانی متقاعدکننده
  3. سخنرانی سرگرم‌کننده

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

وم سخنرانی آموزنده در دنیا امروز

سخنرانی‌های آموزنده متنوع و حتی گاهی سرگرم‌کننده هستند. در این نوع سخنرانی، سخنران درباره یک موضوع اطلاعات مرتبط و مفیدی را به مخاطب عرضه می‌کند. مثلا ممکن است از یک سخنران دعوت شود تا نحوه ساخت یک نرم افزار را به حاضرین بیاموزد یا این که 

راه‌های تقویت فن بیان و غلبه بر ترس را به آن‌ها آموزش دهد. هر موضوعی که این سخنرانی داشته باشد، مهم این است که طی آن تلاش می‌شود اطلاعاتی به مخاطب عرضه شود. از آن جایی که امر آموزش هیچ وقت در دنیا تکراری نمی‌شود و همواره به آموزش نسل‌ها نیاز خواهیم داشت پس وم سخنرانی آموزنده خصوصا در دنیایی که با این سرعت در حال حرکت است احساس می‌شود.

وم سخنرانی قانع‌کننده در دنیا امروز

شاید دومین دلیل یک سخنران برای سخنرانی کردن تلاش برای متقاعد سازی یک فرد یا افراد است. چیزی که در ادبیات ما با انگیزه دادن به دیگران، ایجاد تحولات در باورها و به هر حال عوض کردن نظرات افراد شناخته می‌شود.

مشاهده مقاله  آیا استفاده از تریبون سخنرانی ضروری است؟

این شکل از سخنرانی را احتمالا بارها در 

متن سخنرانی اوباما یا سایر تمردان داخلی و خارجی شنیده یا دیده‌اید، چون شرط پیروزی در انتخابات بزرگ و کوچک قانع کردن مخاطبان نسبت به کرده‌ها و ناکرده‌ها می‌باشد.

وم سخنرانی سرگرم‌کننده در دنیا امروز

این نوع سخنرانی قطعا برای همه آشنا است. همان نطق افراد بعد از صرف شام در مراسم‌های متعدد نوعی سخنرانی سرگرم‌کننده است که صرفا برای سرگرم‌ کردن یا مجلس‌گرمی ارائه می‌شود. این نوع سخنرانی‌ها هم اکنون بسیار متداول شده‌اند و یکی از 

راه‌های کسب درآمد سخنرانان به شما می‌روند.

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

در تمام سخنرانی‌ها و انواع و اقسام آن، مهارت های کلامی و غیر کلامی باید به صورت متوازن و متعادل توسط سخنران به کار گرفته شوند. مثلا سخنران باید از حرکات اضافی مثل بازی با مو، بازی با سرآستین، حرکات نابحا میکروفون و …خودداری کند.  مردم ایالات متحده سالانه هزینه‌ زیادی را برای استخدام مربی فن بیان و سخنوری جهت تقویت مهارت سخنرانی عمومی می‌کنند.

مزایا یک سخنرانی باکیفیت برای سخنران

جامعه‌شناسان معققدند ارتباط زبانی و گفتاری اولین و مهم‌ترین مهارت هر فرد بعد از فارغ‌التحصیلی در دانشگاه می‌باشد. سخنرانی مزایا شخصی زیادی برای خود سخنران دارد؛ مثلا:

  • سخنرانی مهارت‌های فکر کردن و اندیشیدن را در فرد ناخودآگاه توسعه می‌دهد
  • سخنرانی باعث می‌شود سخنران به مرور زمان استفاده از مهارت‌های کلامی و غیرکلامی را بیاموزد
  • سخنرانی عمومی ترس و خجالت فرد را از بین می‌برد و اعتماد به نقس او را افزایش خواهد داد
  • سخنران با استفاده از سخنرانی عمومی می‌تواند بر یک جمعیت یا حتی دنیا اثر بگذارد
  • سخنرانی کردن مهارت رهبری را در افراد تقویت می‌کند
  • سخنرانی برای سخنران به مرور زمان تبدیل به نردبان اندیشه فرد می‌شود که می‌تواند از روی آن با خیال ساده عبور کند

مشاهده مقاله  ضرورت سخنرانی

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

یادگیری مهارت سخنرانی برای رهبران و مدیران

حتی اگر در موقعیت رسمی مدیریت و رهبری قرار نداشته باشید، همان طور که گفته شد یادگیری سخنرانی و سخنوری برای موفقیت به مرور تبدیل به نردبان اندیشه هر فرد می‌شود؛ یعنی دقیقا همان چیزی که هر فرد برای حضور در دنیا کسب وکار و تجارت بدان نیاز دارد.

این نردبان درست زمانی ساخته می‌شود که فرد در حال ایده‌پردازی برای تنظیم یک متن مناسب، در نهایت یک سخنرانی را طوری اداره می‌کند که انگار به ایده و ذهنیت مخاطبان خود از قبل دسترسی داشته باشد. تنها راه ساختن چنین نردبانی هم همین دست‌اندازی به ایده‌های دیگران و استفاده بهینه از آن‌ها می‌باشد.

خیلی از افراد دانش کافی یا ایده‌پردازی خوبی دارند؛ اما به دلیل ضعف در برقراری ارتباط هرگز به جایگاه سخنران درست نمی‌یابند.

اثرگذاری سخنرانی‌ها روی اوضاع داخلی و خارجی ملل

حتی اگر ارتباط کافی با دولت یا افرادی که دست‌اندر کار هستند نداشته باشید، باز هم این مردمان عادی هستند که در قالب سخنرانی روی شرایط منطقه و اوضاع اقتصادی، اجتماعی و ی منطقه خود تاثیر می‌گذارند.

اهمیت و وم یادگیری مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم

اگر عبارت citizens speak out را در گوگل جستجو کنید با نتایج جالبی برخورد می‌کنید که احتمالا قبل‌ها به آن‌ها در سرخط خبرها برخورد کرده بودید. نتایجی که مشاهده می‌کنید حاصل پایش‌های مردمی و سخنرانی‌هایی هستند که مردم به صورت رسمی و غیررسمی برگزار کردند و در کشورهایی با شاخص دموکراسی نتیجه داده است. مثلا عده‌ای از مردم مایل به قانون منع حمل اسلحه شده‌اند یا تعدادی در اعتراض به آسیب به منابع طبیعی، نسبت به سوخت ناقص گاز معترض شده بودند.

این سخنرانی‌ها توسط سخنرانان ناشناخته یا شناخته‌شده‌ای مدیریت شده اند و نشانگر ظرفیت یا قدرت کافی سخنرانی عمومی برای تاثیرگذاری روی دنیا هستند.

مقالات آموزشی را

کلیک کنید


زمانی که یک سخنرانی یا کنفرانس به شما سپرده می شود و مم به انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس از میان منابع مرتبط به حوزه کاری خود هستید مسئله انتخاب موضوع برای سخنرانی و ارائه حادتر می شود. انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی اولین گام برای شروع یک سخنرانی جذاب است. این مرحله یکی از پرچالش ترین و شک برانگیز ترین مراحل در سخنرانی و آموزش سحنرانی است و حتی افراد خبره در زمینه سخنرانی هم گاهی برای انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی مردد می شوند.

شاد با خود بگویید که 

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس ساده است و حتی جمع آوری محتوا هم برای آن امر سختی نیست. اما اگر کمی عمیق تر نگاه کنید می توانید مسائل رایج در سخنرانی و موانعی که بعدا برای شما مشکل تراشی می کنند را در زمان انتخاب موضوع ببینید.

از نظر متخصصان انتخاب موضوع مناسب از میان عناوین متعدد یک شانس نیست؛ بلکه توانایی فرد در آنالیز موقعیت فردی و محیطی او می باشد. اگر در انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی مردد هستید و این امر یکی از دغدغه های شما برای ارائه درسی و پروژه ای می باشد به ما اعتماد کنید. تنها ۸ قدم تا انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی باقی مانده است تا 

دانشگاه زندگی تمام نگرانی های شما را برطرف کند!

راهنمای انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس

تنها زمانی

 اصول فن بیان و سخنوری به دردتان می خورد که ابتدا موضوع جذاب را برای سخنرانی و با استفاده از ۴ گام زیر انتخاب کرده باشید:

مطابق با علاقمندی موضوع انتخاب کنید

اولین گام توجه به علاقمندی فرد است. علاقه خود را در هر بحث مشخص کنید و به دنبال آن بروید. حتی اگر موضوع برای شما جذابیتی ندارد بالاخره می توان عناوینی را پیدا کرد که شما بیش از سایر بخش ها در آن مهارت دارید و بهتر آن را آموخته اید.

مشاهده مقاله  دانلود آهنگ جدید مهرشاد هاشمی – مثبت زندگی

اگر موضوع انتخابی شما کاملا اختیاری است و هیچ لیستی برای انتخاب یک موضوع از میان سایر موضوعات وجود ندارد می توانید با آسودگی بیش تری موضوع دلخواه خود را انتخاب کنید. به این منظور به گذشته برگردید. اگر قرار است کنفرانس تاریخی ارائه دهید به دوران مدرسه فکر کنید و ببینید کدام دوره زمانی از تاریخ کشور برایتان جذاب تر بوده است؟ اگر قرار است کنفرانس علمی ادبی داشته باشید در کتاب های جستجو کنید. ببینید علایق شما به کدام قالب شعری بیش تر است یا از کدام سبک بیش تر لذت می برید؟

پاسخ به این سوال ها راهنمای شما در انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی خواهد بود.

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس

 

مطابق با پیش زمینه ذهنی و اطلاعاتتان موضوع انتخاب کنید

یکی دیگر از فاکتورهای ضروری برای انتخاب موضوع سخنرانی توجه به آن چیزی است که یاد گرفته اید یا به زبان ساده تر در آن تخصص نسبی پیدا کرده اید. حتی اگر قرار است در دانشگاه کنفرانس درسی ارائه دهید و مسلما هنوز هیچ تخصصی پیدا نکرده اید باز هم قادر هستید هوشمندانه موضوعات را انتخاب کنید. بدین منظور می توانید عقب گشتی به نقاط مثبت در طول تحصیل خود داشته باشید.

از تکنیک سه سوالی برای انتخاب موضوع استفاده کنید

یکی از ساده ترین و البته موثرترین راه ها برای انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی استفاده از روش سه سوالی است. در این روش خود شما سوالاتی را طرح می کنید و به همان سوالات هم پاسخ می دهید.

برای این که سوالات را طرح کنید خود را به سختی نیندازید. نیازی نیست به گرامر و لغاتی که استفاده می کنید توجه کنید. این سوالات صرفا برای این است که بتوانید محدوده کار را پیدا کنید. سه سوالی که قرار است با کنفرانس دادن شما به آن ها پاسخ داده شود را در ذهن خود مرور کنید. به مدت دو روز و حدود ۱۵ دقیقه از شبانه روز را صرف مرور کردن این سوالات کنید.

مشاهده مقاله  برای سخنرانی به سبک استیو جابز این 6 عادت را در خود اصلاح کنید

جواب هایی که بهترین پاسخ برای سوالات شما باشند نهایتا به موضوع سخنرانی شما تبدیل می شوند.

موضوع سخنرانی

 

با توجه به میزان علاقمندی مخاطب موضوع انتخاب کنید

علاوه بر علاقمندی شما علاقمندی مخاطب هم نسبت به موضوع شما مهم است. اصولا ما آموزش سخنرانی را به دلیل اهمیتی که مخاطب دارد یاد می گیریم. خودتان را جای مخاطب بگذارید فرض کنید آن ها قرار است موضوع انتخاب شما را ارائه دهند. ایا احساس خستگی نمی کنید؟ با اطرافیانتان صحبت نمی کنید؟ اصلا این جلسه ارزش ماندن دارد یا نه؟

اگر پاسخ به این سوالات از نظر خود شما منفی است می توانید مطمئن شوید که موضوع خوبی را برای سخنرانی انتخاب کرده اید.

با تحقیق موضوع انتخاب کنید

انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی منوط به تحقیق اولیه دقیق می باشد. قبل از این که بخواهید موضوع را انتخاب کنید جستجو کنید و ببینید آیا پیرامون این مسئله مطلبی وجود دارد؟ می توانید به خوبی در این زمینه مانور دهید؟

خط باریکی بین عدم تسلط و بی دانشی سخنران وجود دارد! اگر کسی با استرس سخنرانی و فن بیان را آغاز کند خیلی بهتر است تا این که موضوعی انتخاب کرده باشد که هیچ تخصصی در آن ندارد!

سخنرانی

 

موضوع پیش پاافتاده انتخاب نکنید

این که به عنوان یک محقق تمام منابع علمی از جمله کتب و مقالات قدیمی را مطالعه کنید ستودنی است؛ اما از یک موضوع مهم غافل نشوید: با گذر زمان بسیاری از مسائل و علامت سوال های ذهن نویسندگان حل می شوند. بنابراین احتمال این وجود دارد که یک کتاب قدیمی موضوعی پیش پاافتاده داشته باشد و اساسا برای سخنرانی داغ و پر جنب وجوش بلااستفاده باشد.

در این زمینه به سه نکته زیر همواره توجه داشته باشید:

  • توجه به منابع و کتب به روز: کتاب هایی که چاپ نزدیک تری به تاریخ فعلی را دارند انتخاب کنید.
  • توجه به تازه بودن مطلب: در یک سخنرانی به خصوص سخنرانی علمی ناب یا تازه بودن مطلب اهمیت زیادی دارد. شما باید به دنبال موضوعی باشید که تا به حال توسط کسی ارائه نشده باشد یا اگر موضوع مشترکی دارید محتوای قطعا متفاوتی داشته باشید.
  • انتخاب موضوعات ساده: برخی تصور می کنند هر چه موضوع سخنرانی پیچیده تر و سخت تر باشد برایشان مفید تر است. گاهی همین موضوعات پیچیده آن چنان طولانی می شوند که باید سال ها وقت خود را وقف تحقیق و نوشتن کنید!

مشاهده مقاله  تصمیم‌گیری درست، یک هنر است

متناسب با زمانه موضوع انتخاب کنید

گاهی تلاش برای انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی باعث می شود از سایر فاکتورها غافل شویم. زمانه یا دوره ای که در آن زندگی می کنید برای انتخاب موضوع اهمیت دارد. فرض کنید می خوهید یک سخنرانی مرتبط با اوضاع ی کشور داشته باشید. اگر از زمانه و آن چه که امروزه در دنیا یا کشور اتفاق می افتد غافل باشید نمی توانید اعتماد مخاطب یا شنونده را جذب کنید.

متاسفانه هستند سخنرانانی که با گذشت چندین سال باز هم نکات تکراری و کلیشه ای را تکرار می کنند که در این زمان برای مخاطب دیگر تازگی ندارد.

 

از خط قرمز عبور نکنید

برای انتخاب موضوع جذاب برای سخنرانی یک سری خط قرمز وجود دارد که باید همواره بدان توجه داشت:

  1. انتخاب موضوع متناسب با جو حضار: جو حاکم بر جلسه را بشناسید. اگر فکر می کنید مخاطبان شما افراد مسن تر و جا افتاده تری هستند موضوعی را انتخاب کنید که به حال و هوای آن ها نزدیک تر باشد.
  2. عدم انتخاب موضوعات پرحاشیه: برخی از موضوعات حواشی زیادی در طول سخنرانی و بعد از آن ایجاد می کنند
  3. توجه به مخاطب: باید ببینید مخاطبان شما در چه سطحی هستند. مسلما نمی توانید در مقابل اساتید زبان قواعد اولیه زبان را کنفرانس دهید!

فن بیان در خواستگاری را کلیک کنید


اگر تجربه حضور در جمع بزرگی را خصوصا زمانی که یک گوینده با تجربه و حرفه ای مشغول حرف زدن باشد را دارید حتما به خوبی طعم لذتی را که در آن لحظه به هر کسی دست می دهد را چشیده اید. فقط یک سخنران یا گوینده حرفه ای است که می تواند شنونده را سفت و محکم روی صندلی های نگه دارد یا باعث شود از جایی که هست تا زمانی که سخنرانی تمام نشده جُم نخورد! تنها این سخنرانان هستند که می توانند بدون این که مخاطب احساس خستگی کند او را پرورش دهند، آگاه کنند و باعث رشد او در همان فاصله کوتاه بدون اندک زحمتی شوند. با این حال گوینده هوشمند بودن به این سبک، بایدها و نبایدهای خاص خود را دارد!

اگرچه می توان با استفاده از 

جملات هیپنوتیزم کننده سخنرانی جذابی را به مخاطبان هدیه داد یا هفت خوانی را برای درگیر کردن مخاطب به وسیله جملات متنوع و زبان بدن از سر گذراند اما گاهی در سخنرانی جملاتی هستند که نباید گفته شوند و مواقعی هستند که باید از شکل گیری آن ها به واسطه پرهیز از این جملات جلوگیری کرد.

هر چند که هر سخنران یا گوینده ای اصول خاصی را برای نمایش هوشمندی خود حین سخنرانی دارد بد نیست این بار به ۱۰ جمله ای که در دانشگاه زندگی پیش روی شما قرار دارد توجه کنید. این جملات هرگز به زبان یک گوینده هوشمند جاری نمی شوند!

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

گاهی سخنرانی به واسطه جملاتی که نمی گوییم پیروزمندانه تر خاتمه می یابد! چه جملاتی تا کنون به کارگیری آن ها در سخنرانی شما ممنوع بوده است؟ اصلا جملات ممنوعه هم در متون سخنرانی شما به صورت ثابت در نظر گرفته می شود و چنین لیستی وجود دارد؟

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

از همین حالا لیست ده گانه زیر را ترتیب دهید و حواستان باشد هرگز این ده جمله را به کار نبرید:

مشاهده مقاله  فن بیان در بازیگری

هرگز نگویید صدای من را می شنوید؟”

برای 

شروع سخنرانی تکنیک های بی شمار خوبی وجود دارد که می توان از آن ها بهره گرفت؛ حتی وقتی که قرار است میکروفون را تست کنیم و بلند داد بزنیم: صدای من را دارید؟ می توانید صدایم را بشنوید؟

این جمله یکی از ضعیف ترین جملاتی است که یک سخنران می تواند برای شروع سخنرانی خود از آن استفاده کند. فکر می کنید اصلا شنونده ای هم وجود دارد که این جمله را از زبان سخنرانان نشنیده باشد؟ به نظرتان این دسته از عبارات بیش از حد کلیشه ای نشدند؟ وقت آن نرسیده است از این جملات پوسیده کمتر استفاده نماییم؟

راهکارهای به درد بخورد: این که بخواهیم از کیفیت و وضوح صدای خود مطمئن شویم بخش جدانشدنی از کار است. به همین دلیل توصیه می کنیم حتما با تیم تدارکات در تعامل باشید و از قبل میکروفون تست شود که هرگز نیازی به گفتن این جمله توسط یک گوینده هوشمند نباشد!

هرگز نگویید: گوشی و لپ تاپتان را خاموش کنید!”

این جمله را همه ما سرکلاس و در حضور اساتید و معلمان شنیده ایم؛ اما اگر قرار باشد همین جمله تکراری را در محافل عمومی و سخنرانی ها هم بشنویم چه طور؟ احتمالا خیلی از ما به شنیدن آن عادت ندارین و حتی ممکن است بابت آن کمی خشمگین و بی میل شویم. به علاوه این روزها لپ تاپ و موبایل از ابزارهای نوت برداری، ضبط صدا و فیلمبرداری هستند و هر کسی ممکن است بدان هر لحظه نیاز پیدا کند.

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

جایگزین به درد بخورد: توصیه ما در این موارد استفاده از این جمله است: لطفا گوشی های خود را روی حالت بی صدا قرار دهید”.

هرگز نگویید: امروز سرحال نیستیم!”

برای مخاطبانی که مدت ها چشم به راه شما و چشم انتظار شنیدن حرف هایتان بودند، شنیدن این جمله مساوی است با بهانه تراشی یا توجیه عدم آمادگی کافی شما برای سخنرانی کردن. برای مخاطبان هر مشکلی اعم از عدم آمادگی شما یا پرواززدگی، صرفا مشکل شما است؛ و لاغیر!

مشاهده مقاله  زبان بدن چیست؟

جایگزین به درد بخور: در چنین مواقعی بهتر است به عنوان گوینده هوشمند هیچ چیزی نگویید. قبل از سخنرانی قهوه بخورید، چرت کوتاهی داشته باشید و هیجان خود را بالا ببرید. ضمنا خود را از 

استرس سخنرانی و دلشوره ها دور نگه دارید.

هرگز نگویید: بحث ما خیلی طول نمی کشد!”

هر چند که گفتن این جمله از نظر خودتان و افراد حرفه ای نظیر خود شما ممکن است به منزله وقت شناسی و احترام به وقت مخاطبان باشد اما متاسفانه یا خوشبختانه شنوندگان از شنیدن این جمله سیگنال خوبی دریافت نمی کنند. در واقع در اغلب موارد با این جمله عدم تمایل، عدم آمادگی یا کمبود وقت خود را اثبات کرده ایم!

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

جایگزین به درد بخور: به جای این جمله با نهایت انرژی بگویید: وقتی که امروز این سالن را ترک می کنید، اطلاعات جامعی به دست آورده اید. به جز اثبات این که شما اعتماد به نفس کافی را دارید باید به مخاطبان خود به نحوی نشان دهید قرار است از این سخنرانی مطالب و اطلاعات خوبی عایدشان شود.

هرگز نگویید: طرفدار فلان رنگ، فلان تیم و …هستم!”

طرفداری از تیم، رنگ، دین، مذهب یا حزب ی در سخنرانی های عمومی که صرفا هدف تبادل اطلاعات است توصیه نمی شود.

راهکارهای جایگزین به درد بخور: اگر به دنبال راهی برای ایجاد سخنرانی انگیزشی و برقراری ارتباط با مخاطبان هستید از خاطرات خود تعریف کنید و به حاشیه نروید.

هرگز نگویید: نیازی به نوت برداری نیست؛ اسلایدها قابل دریافت اند!”

هر چه قدر هم که اسلایدهای آموزشی شما کامل باشد باز هم برخی از مخاطبان نیاز دارند بنویسند تا مطالب در ذهنشان تثبیت شود. بنابراین به عنوان گوینده هوشمند در نوت برداری افراد دخالت نکنید.

جایگزین به درد بخور: به جای این جمله بگویید: اسلایدها بعد از سخنرانی به صورت آنلاین قابل دانلود هستند” با این جمله دو گزینه را مقابل مخاطب قرار داده اید تا خودش راه دلخواهش را برگزیند.

مشاهده مقاله  فنونی طلایی برای استفاده از مکث مابین متن سخنرانی

هرگز نگویید: می خواهم یک داستان جالب تعریف کنم…”

اعلام کردن هر کاری که قرار است در سخنرانی انجام دهید هدر دادن واژگان و وقت دیگران است. به علاوه گفتن این جمله آن چنان مخاطب را برای شنیدن داستان سرایی شما به وجد نخواهد آورد.

راهکار به درد بخور: در عوض داستان را بی مقدمه تعریف کنید.

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

هرگز نگویید: جواب ….است!”

برای فهم بهتر مخاطبان یک شانس دوباره به آن ها بدهید و همزمان با جواب دادن سوال را نیز مطرح کنید. معمولا اولین باری که سوال مطرح می شود خیلی ها متوجه جزئیات آن نمی شوند.

راهکار به درد بخور: در صورت سوال پرسیدن مخاطب بگویید: سوال شما ….است؛ و جواب من… می باشد؛ آیا سوال شما همین بود؟

هرگز نگویید: باید قبلا که به این موضوع پرداختم بهتر گوش می دادید!”

بیان کردن این جمله برابر است با یدن حس مثبت امیدواری و شوق مخاطب نسبت به گفته های شما؛ به اضافه این که ممکن است مخاطب ما با شنیدن این جمله کمی در جمع خجالت زده شود. گفتن این جمله در جواب سوالات دیگران معمولا حالات دفاعی یا ددگی شنونده را به دنبال دارد.

راهکار به درد بخور: به جای جمله های اضافی با کمال میل بگویید: خوشحال می شوم که دوباره این مسئله را باز می کنم؛ شاید باید مفصل تر در این باره حرف می زدم.

هرگز نگویید: می خواهیم یکی یکی اسلایدها را با هم بخوانیم!”

با این جمله رسما اعلام کرده اید که قرار است روخوانی کنید و هیچ چیز از شما مستقیما به مخاطب تزریق نخواهد شد!

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


در بحت 

آموزش سخنرانی و مهارت 

فن بیان سه اشتباه پایه و اساسی در سخنرانی معرفی می شود که این سه اشتباه در سخنرانی شما را به انجام کارهایی وادار می سازند که ضرورتی برای انجام آنها وجود ندارد.

آیا همچنان به سه اشتباه در سخنرانی عمومی اعتقاد ندارید؟

این سه اشتباه در سخنرانی شما را به انجام کارهایی وادار می سازند که ضرورتی برای انجام آنها وجود ندارد.

اشتباه در سخنرانی

  1. سخن شما اهمیت ندارد بلکه نحوه بیان سخن مهم می باشد

بدون شک شما نیز شنیده اید که برخی افراد بر این باورند که ۷% پیام شما از طریق کلمات، ۳۸% از طریق لحن صدا، و ۵۵% از طریق زبان اشاره منتقل می شود. شواهدی برای اثبات این آمار و ارقام در مورد مکالمات روزمره عادی و سخنرانی های ما وجود ندارد.

این اعداد حاصل مطالعه ای می باشند که در حدود ۴۳ سال پیش توسط آلبرت مهرابیان انجام گرفت. این مطالعه از نظر کاربردی بسیار محدود بود. من این بررسی را در یک جمله می توانم خلاصه کنم: مهرابیان و ارتباط غیر زبانی. در عرض ۴۳ سال اخیر، هیچ تحقیقی برای اثبات ادعای وی در شرایط روزمره انجام نگرفته است.

در ایمیلی به مکس آتکینسون که بخشی از آن نیز در کتاب به من گوش بده” آمده است، آلبرت مهرابیان می گوید:

من به دلیل نقل قول نادرست از کتابم بسیار ناراحت هستم. از همان ابتدا من سعی داشتم که محدودیت های یافته های خودم را به افراد نشان دهم. متاسفانه مشاورین با افراد متخصصی در ارتباط هستند که تجربه روانشناختی بسیار اندکی دارند. (۳۱ اکتبر ۲۰۰۲).

مشاهده مقاله  عناصر زبان در سخنرانی: راهنما فن بیان واژگان هنگام سخنوری

شایان ذکر است که مکس آتکینسون مقالات متعددی را در زمینه غیرمعقول بودن این اعداد نوشته است. به منظور رد نمودن بسیار زیبای افسانه مهرابیان توصیه می کنیم انیمیشن تهیه شده توسط مارتین شاول و مارتا لیتون را تماشا کنید. مارتین همچنین مقاله بسیار ارزشمندی در زمینه محدودیت های تحقیقات مهرابیان نگارش نموده است.

بنابراین این اعداد را فراموش کنید. این اشتباه در سخنرانی منجر می شود شما فکر کنید ترفندهای خاصی برای سخنرانی عمومی وجود دارد که یادگیری آنها به آموزش های خاصی نیاز دارد.

بیایید این موضوع را به طور ساده تر بیان کنیم. محتوا (مطالبی که بیان می کنید) و نحوه بیان مهم می باشند. محتوا اساس یک سخنرانی خوب می باشند. نحوه ارائه نیز منجر به تقویت یا نابودی محتوا می گردد.

  1. خود را با شیوه یادگیری مخاطبین خود سازگار کنید

شیوه یادگیری نظریه ای است که هر فرد برای یادگیری از آن استفاده می نماید و شما نیز به عنوان یک سخنران باید تمام شیوه های یادگیری را در نظر داشته باشید. مدل های مختلفی برای یادگیری وجود دارند، اما یکی از محبوب ترین روش ها VAK (بصری، شنیداری و حرکتی) می باشد. نظریه شیوه یادگیری نشان می دهد که تمام اطلاعاتی که شما ارائه می دهد باید دارای یکی از سه بعد فوق الذکر باشد.

من اخیرا جستجویی در تحقیقات اخیر در زمینه شیوه های یادگیری انجام دادم. بررسی تحقیقات انجام گرفته در زمینه شیوه های یادگیری حاکی از شواهدی برای پشتیبانی از نظریه خاصی برای شیوه های یادگیری نمی باشد. این بدین معنا نیست که ما با استفاده از شیوه های یادگیری چیزی فرا نگرفته و یا تفاوتی در روش یادگیری ما وجود ندارد. بلکه معنای این جمله این است که زمانی که ما اطلاعاتی را ارائه می دهیم، نیازی به انتقال آن از هر سه روش نمی باشد.

مشاهده مقاله  10 جمله ای که هرگز یک گوینده هوشمند به زبان نمی آورد!

بنابراین هرگز نگران نباشید که کدامیک از مخاطبین شما از طریق شنیدن و کدامیک از طریق دیدن مطالب را فرا می گیرند. همه افراد از هر دو روش برای دریافت مطالب استفاده می کنند. بنابراین با توجه به اطلاعات، شیوه ارائه آنها را انتخاب کنید. در نتیجه برخی اوقات استفاده از اسلایدها و برخی اوقات استفاده از صدای شما می تواند بیشترین تاثیر را داشته باشد.

اشتباه در سخنرانی

  1. شما باید توجه مخاطبین را در آغاز سخنرانی جلب نمایید

دنیای سخنرانی عمومی این اصل را از تبلیغات برگرفته است. تبلیغ کنندگان با چالش دور کردن توجه ما از مشغله ها مواجه هستند تا ما تبلیغات آنها را مشاهده کنیم. تبلیغ کنندگان باید در ابتدا توجه فرد را جلب کنند.

اما در شرایط سخنرانی عمومی، افراد نشسته و منتظر آغاز سخنرانی از سوی شما هستند. آنها ممکن است با فرد کنار خود صحبت کرده و یا مشغول گوشی خود باشند اما همزمان با آغاز سخنرانی شما، آنها توجه خود را به شما جلب خواهند کرد. چالش اصلی در سخنرانی، جلب توجه نیست، بلکه تداوم توجه می باشد.

این امر توسط نمودار نشان داده شده است که بیانگر توجه دانشجویان در طی یک سخنرانی ۵۰ دقیقه ای می باشد.

بدین دلیل است که این اشتباه در سخنرانی نیز دردسرساز می باشد

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


آیا می دانید طبق آماری که در سراسر جهان گرفته شده, اکثر انسان ها از سخنرانی کردن تا حد مرگ می ترسند؟ این افراد دائما فکر میکنند که اگر متن سخنرانی را فراموش کنند چه؟ اگر همه چیز درست پیش نرود چه؟ اگر از دید مخاطب بد دیده شوند چه؟ مخاطبین در موردشان چه فکری می کنند؟ چگونه متن سخنرانی را فراموش نکنند؟ و غیره. این ها افکاری است که باعث می شود مردم از صحبت کردن در جمع نفرت داشته باشند.

البته تکنیک هایی برای جلوگیری از فراموشی در سخنرانی وجود دارد. خوشبختانه با استفاده از تکنیک های حافظه می توان این ترس را از بین برد. البته این تنها دستاورد این تکنیک ها نیست. شما با استفاده از تکنیک های حافظه می توانید سخنرانی جذاب،به یاد ماندنی و همراه با ارتباطات موثر داشته باشید. در زیر تکنیک هایی برای جلوگیری از فراموشی در سخنرانی به شما پیشنهاد خواهد شد. با استفاده از این تکنیک ها می توانید متن سخنرانی را به یاد داشته باشید و اعتماد به نفستان را در سراسر مراسم حفظ کنید.

تکنیک هایی برای جلوگیری از فراموشی در سخنرانی
تکنیک هایی برای جلوگیری از فراموشی در سخنرانی

تکنیک کلی برای فراموش نکردن متن سخنرانی

برای سخنرانی خود یک طرح کلی بنویسید

هرگز سعی نکنید متن سخنرانی تان را کلمه به کلمه حفظ کنید. شما که آدم اهنی نیستید! سخنرانی شما باید طبیعی و پویا به نظر برسد.

زمانی که شما طرح کلی و نکات اصلی متن سخنرانی را به خاطر می سپارید, آزاد هستید تا هر ایده فوق العاده و جدیدی که حین سخنرانی به ذهنتان میرسد را اضافه کنید. در نتیجه یک سخنران بی نظیر و حرفه ای خواهید بود. طرح کلی شما باید شامل تمام ایده های اصلی و ایده های حمایت کننده باشد.

مشاهده مقاله  مدیریت زمان در سخنرانی با پاورپوینت

متن سخنرانی را بنویسید

برای اینکه متن سخنرانی را به خاطر بسپارید باید آن را روی کاغذ بنویسید. این کار شامل مقدمه، بدنه اصلی و نتیجه گیری است.

درست است که نباید متن را کلمه به کلمه حفظ کنید, اما باید متن اصلی سخنرانی را بنویسید!

متن سخنرانی را با صدای بلند بخوانید

قبل از استفاده از هر روش دیگری برای حفظ کردن متن سخنرانی، باید متن را بخوانید و بشنوید. بدین ترتیب حواس بیشتری را درگیرعمل حفظ کردن” می کنید. اگر امکانش بود، سعی کنید  در مکانی متن سخنرانی را بخوانید که صدایتان بپیچد. با این روش گوشتان به صدایی که قرار است در هنگام سخنرانی بشنود عادت می کند. در نتیجه شما راحت تر می توانید در مکان های عمومی سخنرانی کنید. اگر فضای تمرین اجازه داد, مطابقت داشتن حرکات و زبان بدن با کلماتی که می گویید را نیز تمرین کنید.

چه قسمت هایی را کامل حفظ کنید و کدامیک را به خاطر بسپارید؟

همانطور که قبلا گفتیم در اکثر سخنرانی ها نیازی نیست که کلمه به کلمه متن ارائه را حفظ کنید. به عنوان یک قاعده کلی، شما باید مقدمه متن خود را کلمه به کلمه  (و یا چیزی بسیار نزدیک به متن اصلی ) حفظ کنید. این کار کمک می کند تا مابقی ایده های کلیدی , جزئیات اصلی بدنه متن را بدون حفظ کردن به خاطر بسپارید. به خاطر سپردن معرفی و یا مقدمه در آغاز سخنرانی می تواند به آرام نگه داشتن شما و تطبیق دادن شما با شرایط کمک کند.

تمرین, تمرین و باز تمرین

هر چقدر بیشتر تمرین کنید,بیشتر از فراموش کردن متن سخنرانی جلوگیری خواهید کرد. از یک دوست کمک بگیرید. از او بخواهید به عنوان مخاطب بنشیند تا برایش سخنرانی کنید.

مشاهده مقاله  ضرورت استفاده از متن و یادداشت در سخنرانی

متد سفر ذهنی برای جلوگیری از فراموشی در سخنرانی

با استفاده از روش سفر ذهنی”  به سرعت می توانید تا بیست کلمه کلیدی را به یاد بسپارید و دیگر در سخنرانی به یادداشت نیازی نداشته باشید. اگر هم احیانا چیزی را فراموش کردید می توانید با تصور کردن سفرتان از ابتدا, به راحتی آن را به یاد بیاورید.

خرد کردن اطلاعات اصلی:

 یک سری از کلمات اصلی متن که باعث می شود متن اصلی را به خاطر بسپارید را جدا کنید. به این کلمات ” کلمات محرک یادآوری ” می گوییم. تعداد این کلمات باید برای هدایت حافظه اندازه باشند. مثلا ۱۰-۱۵ کلمه.

به یک سفر ذهنی در یک محیط آشنا فکر کنید:

 خانه شما بهترین مکان برای این سفر است. کاری که باید انجام دهید این است که هر یک از این کلمات را به مکان خاصی از خانه اختصاص دهید.

ایستگاه های خود را تعیین کنید :

اگر کلمات محرک یادآوری شما مثلا ۱۰ کلمه است، باید در ذهنتان برای سفرتان ۱۰ ایستگاه در خانه تعیین کنید. مثلا: ۱) درب ورودی ۲) آویز لباس ۳) میز آشپزخانه ۴) سینک آشپزخانه ۵) اتاق کار ۶) اتاق خواب یک ۷) کمد ۸) اتاق خواب دو ۹) توالت ۱۰) سالن.

ایستگاه اول:

 قوه تخیل خود را به کار بی اندازید. به نقطه شروع خود بروید. در اولین ایستگاه یک تصویر بصری برای اولین” کلمه محرک یادآوری” خود بسازید. به عنوان مثال: اگر بخش اول سخنرانی شما در مورد فواید خوردن شیر است، یک شیر نر بزرگ را تصور کنید که دارد از درب خانه به داخل می آید.

مشاهده مقاله  همه چیز برای این که استاد سخنرانی در تظاهرات شوید!

ایستگاه بعدی :

مثلا قسمت دوم سخنرانی شما در مورد روغن پالم است. جا لباسی را تصور کنید که صدها بطری روغن از آن آویزان شده و  همه جا مقدار زیادی روغن ریخته شده است.

تصور کنید همه چیز واقعی است:

به تمامی مکان هایی آشنایی که گفتیم بروید. به هر یک از کلمات یک تصویر اغراق آمیز, خشن, خنده دار, ظالمانه و یا احمقانه نسبت دهید تا هوش هیجانی تان را بیشتر درگیر کنید. هر چقدر پاسخ عاطفی شما نسبت به کلمه بیشتر باشد, راحت تر آن کلمه را به یاد خواهید آورد.

مقالات ما را کلیک کنید


این روزها اطراف هر یک از ما پر شده است از آشنایی‌های رنگارنگی که به سرانجام نرسیده‌اند و یادآوری آن رابطه‌ی از دست رفته چیزی جز پشیمانی و مرور خاطرات تلخ برای افراد به دنبال ندارد. گاهی عمر این روابط آن قدر کوتاه می‌شود که از چارچوب یک تعامل دوطرفه خارج می‌شود و گاهی هم با وجود مدت زمانی که از شکل‌گیری آن گذشته است بازهم طرفین با در بسته رو به رو می‌شوند. انگار ذره ذره وجودمان در کنار هسته اصلی کائنات هر لحظه یادآوری می‌کنند که هیچ چیزی اصیل‌تر و مستحکم‌تر از بنیاد خانواده و هیچ آموزشی ضروری‌تر از روانشناسی خانواده برای حفظ چارچوب آن نیست.

جای تعجب نیست که روابط خانوادگی مناسب باعث افزایش رضایتمندی فرد شوند و درست در مقابل آن، روابط سردرگم فرد به فرد باعث نیتی ما شوند. با این حال بسیاری از اعضای خانواده، به همان اندازه که به سایر اعضا محبت و عشق می‌ورزند از آن‌ها نفرت دارند! این دقیقا همان چیزی است که باعث جدایی و عدم همراهی و سازش افراد خانواده می‌گردد. جالب است بدانید که تعامل با یکدیگر، هسته اصلی یک خانواده است که بدان پویایی می‌بخشد.

 

روانشناسی خانواده

فرهنگ خانواده، تعداد فرزندان، وضعیت تحصیلی و جایگاه اجتماعی هر یک در مجموع ایستم پیچیده‌ای را به وجود می‌آورند. ایستمی که برای مدیریت و برپایی نظم در آن به ناچار باید دست به دامن یادگیری روانشناسی خانواده شویم و تک تک موقعیت‌های زندگی را با مفاهیم مختلف آن به چالش بکشیم.

شناخت ارزش حقیقی خانواده در اجتماع

آن چه زندگی را در قرن بیست و یکم جذاب می‌کند تنوعی است که بین سازمان‌ها و اجتماعات مردمی وجود دارد. در این بین قطعا یکی از جذاب‌ترین گروه‌ها همان خانواده است که اگرچه در ذهن ما از یک زوج دونفره تشکیل می‌شود، اما در حقیقت انواع تعریف خانواده گسترده‌تر است و ما در بحث روانشناسی خانواده مم به شناخت جایگاه هر یک هستیم تا تحلیل درستی از موقعیت‌های موجود داشته باشیم.

 

روانشناسی خانواده

در ایالت متحده آمریکا از هر 5 خانواده موجود، فقط یک خانواده از زوج و یا زوج و فرزاندانشان تشکیل شده است. بنابراین شکل خانوار‌ها به جز فرم معمول اولیه، می‌تواند اشکال مختلف دیگری هم داشته باشد:

  1. خانواده‌هایی فقط با پدر و یا مادر و یا بیش از یک پدر یا مادر
  2. زوج‌هایی که فرزند ندارند
  3. زوج‌هایی که بعد از طلاق هنوز هم چارچوب خانواده را حفظ کرده‌اند
  4. زوج‌هایی که بدون طلاق جداگانه و به تنهایی یا با فرزند زندگی می‌کنند
  5. خانواده‌هایی که به خاطر حضور اقوام والدین پرجمعیت‌تر شده‌اند
  6. افرادی که با هم زندگی می‌کنند؛ اما در تعریف کلیشه‌ای خانواده جای نمی‌گیرند

مفهوم روانشناسی خانواده و نقش آن برای جامعه

با تشکیل خانواده و به مرور زمان مشکلات مختلفی در زندگی ظهور و بروز پیدا می‌کنند که تقریبا کنترل و حل آن‌ها از دست همه اعضا خارج می‌شود. در چنین شرایطی روانشناسی خانواده وارد میدان می‌شود.

مشاهده مقاله  پیامدهایی که دوستی های قبل از ازدواج دارند

روانشناسی خانواده شاخه‌ای جداگانه از روانشناسی نیست؛ اما موضوع خانواده به قدری وسیع است که کارشناسان خبره در این زمینه به صورت تخصصی پژوهش می‌کنند و بنابراین تمرکز خود را روی این مقوله مهم قرار داده‌اند.

 

روانشناسی خانواده

بنابراین روانشناس خانواده گام به گام و به صورت زیر می‌تواند نقشی تزایدی در حل و فصل بسیاری از اختلافات خانوادگی شود:

  1. بررسی و شناخت ریشه اختلافات
  2. گفتگوی فرد به فرد با طرفین اختلاف و شفاف‌سازی منشا مشکلات
  3. به چالش کشیدن اعضای خانواده و ارائه تمرینات فردی
  4. ارائه تمرینات گروهی جهت کسب مهارت‌های زندگی

اکنون همین خدمات به صورت آنلاین هم ارائه می‌شود. ما در دانشگاه زندگی روانشناسی خانواده را به عنوان هسته مرکزی موضوعات روانشناسی بررسی می‌کنیم و همواره راهکارهایی را در این زمینه ارائه می‌دهیم.

 

روانشناسی خانواده

اهداف روان‌شناسی خانواده

وقتی پای روانشناسی برای حل مشکلات و اختلافات درون خانواده‌ای مطرح می‌شود قطعا رویکردها و اهداف تغییر می‌کند. در اوج اختلافات و زمانی که خانواده در مرحله حاد تصمیم به رفع مشکلات می‌گیرد، هرگز منافع فردی نادیده گرفته نمی‌شود. این در حالی است که که کانون خانواده و زندگی مشترک در حساس‌ترین برهه خود، نیازمند م، همکاری و همدلی از سوی کارشناسی است که به موضوع روانشناسی خانواده، بدون هرگونه جانبداری کاملا احاطه دارد. بنابراین:

روانشناسی خانواده بدون برچسب‌ها به کمک شما می‌شتابد!

یک خانواده، هر چند هم موفق ممکن است به سبب مشکلات موجود ساختار اولیه را نداشته باشد. مثلا پدر و مادر در حالی که حاصل زندگی آن‌ها یک یا چند فرزند بوده از هم جدا شوند. وقتی که شرایط خانواده تغییر می‌کند، معمولا دید اجتماع نسبت بدان تغییر می‌کند و از برچسب‌های مختلفی مثل زندگی فروپاشیده” یا فرزندان طلاق” استفاده می‌شود. این در حالی است که در روانشناسی خانواده ارزش حقیقی همه اقسام خانواده در جامعه شناخته می‌شود و هیچ یک نسبت به دیگری برتری ندارد. بنابراین می‌توانید با خیال آسوده مشکلات و دغدغه‌های فکریتان را به دنیای معجزه‌آسا روانشناسی بسپارید و در تصمیم‌گیری عجله نکنید.

روانشناسی خانواده دیدگاهی متعادل و یکسان دارد

از دید بسیاری از افراد، بعضی از خانواده‌ها و فرزندانی که در فضای آن خانوار رشد یافته‌اند مستعد بسیاری از جرایم، خشونت‌ها و مشکلات رفتاری می‌شوند. این در حالی است که مدت‌ها پیش این فرضیه رد شده و اکنون در روانشناسی خانواده، انواع‌ خانواده‌ها با دیدگاهی یکسان بررسی می‌شوند.

روانشناسی خانواده پست مدرن رویکردی متفاوت دارد

هم‌اکنون موضوع خانواده در شاخه جدیدی تحت عنوان روانشناسی پست مدرن بررسی می‌شود. این شاخه جدید کاملا به‌روز و بر اساس شواهد حقیقی جامعه مدیریت می‌‌گردد؛ مثلا اگر کودکی دچار اختلالات رفتاری یا افت درسی در مدرسه باشد، این مشکل را وما به مشکلات خانواده و طلاق خانوده نسبت نمی‌دهند. یا این که پیشرفت درسی فرزندان ااما به سبب رشد در خانواده‌ای آرام و موفق صورت نمی‌گیرد.

به نمودار زیر توجه کنید:

روانشناسی خانواده

طبق این نمودار فاکتورهای مختلف خانواده، محیط زندگی و سلامت می‌توانند تاثیرات مختلفی روی بهداشت روانی فرزندان داشته باشد. اگرچه روانشناسی خانواده در رشد فرزندان نقش مهمی دارد اما عواملی نظیر بیمه درمانی و امور دارو و درمان نقش پررنگ‌تری نسبت به فاکتورهای دیگر داشته‌اند.

 

مطالب

روانشناسی خانواده را کلیک کنید

با

دانشگاه زندگی همراهی کنید


یکی از بزرگترین موانع برای هر کار خلاقانه‌ای شک داشتن به توانایی‌ های خود و تکرار این باور است که ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم، زیرا خیلی نادانیم، به اندازه کافی خوب، باهوش و با استعداد نیستیم. زیرا در گذشته به ما گفته‌اند: ضعیف، ناتوان، تازه‌کار، متقلب و احمقیم».

 

کمال‌گرا نباشید، ضعیف باشید اما باشید

اگر قرار است کتاب بنویسید، همین الان شروع کنید، نگران کیفیت پایین متن‌تان نباشید، همه چیز می‌تواند در نسخه دوم درست شود به غیر از یک صفحه خالی. کتابی که بد نوشته شده است را می‌توان اصلاح کرد، اما کتابی که از ترس قضاوت دیگران نوشته نشده است، مثل یک کتاب سفید است، در کتاب سفید چه چیزی را می‌خواهید اصلاح کنید؟

از چارچوب‌های بسته عبور کنید. بهتر است ابتدا پیکره اصلی را بنا نمایید و سپس متعلقات بعدی را به آن بیافزایید. وقتی پیکره ساخته شود هیچ چیزی جلودارتان نخواهد بود.

اگر هنوز شک داشتن به توانایی های خود مانع شروع کردنتان می شود بهتر است ترفندهای مختلف را بکار بگیرید برای مثال زمان‌های 10، 15 یا 20 دقیقه‌ای را برای شروع تنظیم کنید.

همچنین نوشتن مداوم هم می‌تواند مفید باشد. با توجه به برنامه زمانی خاصی که دارید، سعی کنید هر روز کمی بنویسید. زیرا وقتی کاری را هر روز انجام دهید، ترسش از بین می‌رود.

کمالگرایی

موفقیت خود را تجسم کنید

وقتی انتظار انجام کاری را می‌کشیم، آنرا در ذهن‌مان تجسم می‌کنیم. این فکر رشد می‌کند و بزرگ می‌شود. توله شیر تبدیل به شیری بالغ خواهد شد.

مشاهده مقاله  راه‌هایی جدید برای انجام بهتر کارها

تجسم موفقیت

ترغیب کلامی

می‌توانید فضای‌تان را با کلمات الهام‌بخش و مثبت پر کنید. می‌توانید این نوشته را بر روی برچسب‌هایی نوشته و بر روی در و دیوار اطرافتان نصب کنید: چیزی که به من کمک می‌کند تعهدم به نوشتن است هر چند بد باشد. به خودم می گویم که باید 5 یا 10 صفحه امروزم را بنویسم مهم نیست چه باشد و هر وقت که بخواهم آنها را پاره می‌کنم. چیزی از دست نخواهم داد، نوشتن و پاره کردن پنج صفحه بدتر از ننوشتن نیست».

 

وسواس نداشته باشید

برای شروع کردن منتظر مقدمات عجیب و غریب نباشید، عده‌ای مدام در حال تهیه مقدمات هستند مثلا اگر قرار باشد که کتابی بنویسند،‌ مدام در حال خرید کتاب‌های مرتبط و مطالعه آن‌ها هستند و هیچ‌گاه نوشتن را شروع نمی‌کنند. آن‌ها بیشتر یک تدارکات‌چی هستند تا یک عمل‌گرا. تمرکزتان بر روی اولویت‌های‌تان باشد و نه مسائل بی‌اهمیت.

به قول یکی از نویسندگان:  اگر ظرف کثیفی در سینک آشپزخانه بود، نمی‌توانستم بنویسم. حالا اگر حتی یک مرده هم جلویم باشد می‌توانم بنویسم».

وسواس فکری

با احساسات خود آشتی کنید

گاهی باید از شر ابهام و تردیدهای درونی راحت شوید. پس بهتر است در مورد ترس‌هایتان، شک‌ها و ناراحتی‌هایتان بنویسید.

بنویسید که در ذهن‌تان چه می‌گذرد و احساسات درونی‌تان چیست. 10 تا 20 دقیقه به خودتان فرصت دهید تا ناکامی‌ها از وجودتان خارج شود بدون اینکه بخواهید آنها را قضاوت کنید، مورد انتقاد قرار دهید یا اینکه بخواهید کمشان کنید. از احتمالات منفی در مورد آینده بنویسید. برای مثال: اگر چیزی به ذهنم نرسد چه؟ اگر خجالت زده شوم، چه؟ اگر ترس‌هایم باقی بمانند و نویسنده بدی شوم و این داستان بد باشد، چه؟ اگر شکست بخورم چه؟ اعتراف کنید. بپذیرید. سپس زمانتان را برای بازگشت به کار تنظیم نمایید.

مشاهده مقاله  اهمیت خودآگاهی در موفقیت رهبران و مدیران

 

و اما حرف آخرم

آیا فکر می‌کنید که لیاقت پر کردن صفحات سفید را دارید؟ لیاقت بازگو کردن خودتان را در شکل‌های مختلف دارید؟

نویسندگان شما را دوست داشته‌اند و سعی کرده‌اند که احساس تنهایی‌تان را کاهش دهند، داستان‌هایشان برایتان گنج است، آیا واقعاً چنین نیست؟ احتمالاً همینطور است و همینطور هم خواهد بود.

شک درونی برای همه وجود دارد. اما نویسندگان هیچ وقت اینگونه فکر نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهند که چنین احساسی مانع ادامه کارشان شود.

نداشتن اعتماد به نفس فلج کننده و ترسناک است. اما رمز عبور از آن ادامه تلاش است. تلاشی که می‌تواند نشستن پشت میز و نوشتن ایده‌ها و مشاهدات در دفترتان باشد. به نوشتن ادامه دهید و اگر امکان دارد هر روز اینکار را انجام دهید.

 

همیشه در

مسیر زندگی موانعی وجود دارد

دانشگاه زندگی این موانع را برای شما هموار می کند


آیا تا بحال برای شما اتفاق افتاده که جلوی آیینه قرارگرفته و با خودتان حرف بزنید؟ خودتان را سرزنش کرده و یا از خود تعریف کنید؟ آیا خودتان را همانطور که هستید دوست داشته و قبول دارید و یا از دست خودتان عصبانی و ناراضی هستید؟ در کل چه احساسی نسبت به خود دارید و چه نمره‌ای به خودتان می‌دهید؟ پاسخ به سوالات بالا نشان‌دهنده میزان عزت نفس شماست.

عزت نفس چیست و چه نقشی در زندگی من دارد؟

برآورد افراد از میزان ارزش و اهمیت خودشان عزت نفس آنان را تشکیل می‌دهد. در واقع میزان اعتبار و احترامی که افراد برای خود قائل‌اند و ایمانی که به توانایی‌هایشان دارند، عزت نفس آنها را نشان می‌دهد. تعریف بالا بدین معنی است که عزت نفس تمامی اعمال و رفتار و احساسات  شما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ شما با توجه به باوری که نسبت به خود دارید دست به انجام کارها می‌زنید. اگر به خودتان ارزش قائل شوید، خود را باور داشته باشید، شکست‌ها شما را ناامید نمی‌سازند و دوباره بلند شده و از نو شروع می‌کنید؛ ولی چنانچه خود را باور نداشته باشید، با هر شکستی خود را بی‌لیاقت‌تر و ناتوان‌تر فرض کرده و دست از تلاش خواهید کشید. عزت‌ نفس پایین مانند غده‌ای است که در مغز شما روییده و کل عملکرد شما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد بگونه ای که هیچ قسمت از زندگی شما نمی‌تواند از آسیبهایش در امان بماند. برای روشن شدن مطلب مثالی می‌زنم.

فردی را در نظر بگیرید که در امتحانی مثلا کنکور یا مصاحبه شغلی مردود می‌شود، چنانچه این فرد عزت نفس پایینی داشته باشد، حداکثر پس از چند تلاش ناموفق دیگر، خودش را می‌بازد و به خودش برچسب من بی‌لیاقتم، من بی‌عرضه‌ام، من توانایی انجام هیچ کاری را ندارم و… می‌زند و دست از تلاش برمی‌دارد و به مرور زمان مستعد ابتلا شدن به انواع بیماری‌های روانی از قبیل افسردگی، اضطراب، ترس و… شده یا گرایش به مصرف سیگار، الکل و… پیدا می‌کند. ولی چنانچه این فرد خودش را باور داشته باشد دست از تلاش برنمی‌دارد و راههای دیگری را هم امتحان می‌کند. مثلا پس از نتیجه نگرفتن در کنکور و یا مصاحبه شغلی مورد نظرش سعی می‌کند مهارت جدیدی یاد بگیرد. بدین ترتیب عزت نفس بالا، این فرد را از آسیب‌هایی که در بالا بدان‌ها اشاره شد، مصون نگاه خواهد داشت.

مشاهده مقاله  اهمیت خودآگاهی در موفقیت رهبران و مدیران

عزت نفس بالا

حال سوالی که پیش می‌آید اینست که چگونه نمره عزت نفس خود را به ۲۰ برسانم؟

در اینجا ۴ گام اساسی را که به شما کمک می‌کند تا نمره عزت نفس خود را به ۲۰ برسانید، برایتان آورده‌ایم.

 

گام اول: باورهای منفی در مورد خودتان را شناسایی کرده و آنها را از بین ببرید.

گفتیم که باورهای ما نقش تعیین کننده‌ای در میزان عزت نفس ما دارند. باورهای منفی منجر به پایین آمدن عزت‌نفس در ما می‌شوند. پیشنهاد ما برای مقابله با این باورهای منفی این است: برگه‌ای بردارید. برداشتهای منفی را که نسبت به خودتان دارید، بر روی کاغذ بنویسید. این کار شاید مدت‌ها وقت ببرد ولی مشکلی نیست. هر زمان که چیزی بیادتان آمد یادداشت کنید. سپس شروع به بررسی کنید. ببینید این باور منفی که دارید از چه وقت و چگونه شروع شده است. آنگاه شروع به جمع‌آوری شواهدی بکنید که باورهای‌تان را نقض کند.

مثلا وقتی که شما باور داشته باشید آشپزی شما افتضاح است و بلد نیستید غذاهای خوشمزه‌ای درست کنید، سعی کنید علت بوجود آمدن این باور را کشف کنید. آنگاه غذاهایی را که بخوبی درست  می‌کنید بیاد آورید و یادداشت کنید. بدین ترتیب به خودتان ثابت می‌شود که چندان هم آشپز نالایقی نیستید و باور منفی آشپزی من افتضاح است  بتدریج  کم‌رنگتر شده و از بین می‌رود.

باور منفی

گام دوم: توانایی‌ها و صفات مثبت خود را بنویسید و سعی کنید آنها را تقویت نمایید.

افرادی که عزت نفس پایینی دارند، خودشان و توانایی‌های‌شان را نادیده گرفته و از استعدادهای‌شان بهره کافی نمی‌برند. فهرستی برای خودتان درست کنید که در آن تمام صفات مثبت و مهارت‌هایی را که دارید، یادداشت کنید. از دیگران هم برای پر کردن لیست کمک بگیرید. سپس این لیست را جایی بگذارید که جلو چشمتان باشد. با این کار هر وقت که لیست را ببینید متوجه می‌شوید که چقدر آدم خوب و توانمندی هستید و سعی می‌کنید که با افزودن به آن لیست، هر روز بهتر و بهتر شوید.

مشاهده مقاله  اهمیت روابط بین فردی در دنیای امروز

بچه که بودم، همسایه ما که مردی کفاش بود و سر کوچه پینه‌دوزی می‌کرد فوت کرد و همسرش با چند تا بچه قدونیم‌قد تنها ماند. همه فکر می‌کردند که تکلیف این خانواده فقیر پس از فوت نان‌آور خانه چه خواهد شد. ولی زن همسایه ما عزت نفس بالایی داشت. به توانایی‌های خود ایمان داشت. شروع به درست کردن فطیر (نان سنتی روستاهای آذربایجان) نمود. هر روز صبح پسرش فطیرها را داخل فرغون می‌گذاشت و می‌فروخت. طولی نکشید که کار و بارشان حسابی گرفت و فطیرها را در مغازه‌ای در بازار شهر می‌فروختند و زندگی آبرومندانه‌ای داشتند.

 

گام سوم: شیک و تمیز لباس بپوشید. به ظاهر خودتان برسید

دقت کرده‌اید افرادی که مصرف کننده موادمخدر هستند چه ظاهر ژولیده و نامرتبی دارند؟ با دیدن آنها چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ اولین فکری که به ذهن‌تان می‌رسد این است که چرا این‌ها به خودشان رحم نمی‌کنند.

چرا خودشان را دوست ندارند. وضعیت ظاهری افراد نشان‌دهنده میزان ارزشی است که آنها به خود قائل‌اند. از طرفی، آراسته بودن در همه موقعیت‌ها حس بسیار خوبی به شما می‌دهد. از خودتان خوش‌تان می‌آید و لذت می‌برید. البته حالات بدنی شما هم جزو ظاهرتان محسوب می‌شود. صاف بایستید، شانه‌های‎تان آویزان نباشد، محکم و با وقار راه بروید. بدین ترتیب این حس را به دیگران نیز القا می‌کنید که شما فردی با عزت نفس بالا می‌باشید.

 

روانشناسی خانواده و حقوق خانواده از مسائل ضروری در زندگی است

درباره آنها

اینجا بخوانید


یکی از دشوارترین موقعیت های دنیا این است که مقابل جمعیت بزرگی شروع به صحبت کنیم اما نتوانیم یک کلمه حرف، نظر، سخن یا ایده از این جمعیت بِکِشیم! موافق هستید؟ شما هم حتما تجربه کرده اید نشستن کنار کسی که مدام با حرف زدن سعی دارید با او ارتباط برقرار کنید اما همچنان شاهد یک کوه یخ هستید که رو به روی شما ایستاده است. یا شاید هم به عنوان یک معلم یا استاد به دنبال مشارکت 100 درصدی افراد در کلاس بوده اید ولی هرگز اشتیاق دانشجویان آن چیزی نبوده است که شما به دنبال آن بوده اید. این جا است که به شما هم ثابت می شود گرفتن بازخورد از مخاطب چه قدر کار سختی می تواند باشد!

متاسفانه یا خوشبختانه مفاهیم پیچیده پیش بینی نشده ای در برخی از روابط حرفه ای وجود دارد که کلا گرفتن بازخورد از مخاطب را دشوارتر می کنند. مثلا در تمام ملل و فرهنگ ها ارتباط رئیس یا ارشد با زیردستان و کسانی که برای او کار می کنند ارتباطی سرد و کاملا متکی بر قوانین است. پست مدیریتی و سخن گفتن وقتی که در موقعیت بالاتری از دیگران قرار داریم ناخودآگاه رفتارهایی در انسان ایجاد می کند که صمیمت و گرمی ارتباط را از بین می برد. پس جای تعجبی باقی نمی ماند که گرفتن بازخورد از مخاطب و برقراری تعامل با آن ها مثل فتح قله قاف باشد!

هر سختی ای هم که در این راه وجود داشته باشد شناخت و برقراری ارتباط با افراد برای به چالش کشیدن شما همچون مرز بین شکست و موفقیت حساس و حیاتی است. هر چه قدر هم گرفتن بازخورد از مخاطب سخت باشد دانشگاه زندگی به شما کمک می کند با فن بیان مثل حرفه ای ها دیگران را وادار به تعامل با خود کنید!

آموزش گرفتن بازخورد از مخاطب با فن بیان

به صورت عمومی دو اصل برای بازخورد گرفتن از افراد وجود دارد:

  1. اصرار: هر کاری که انجام می دهید هرگز در محیطی نباشید که کسی برای نقد کردن و اصلاح شما وجود نداشته باشد. به اعضا تیم یا اطرافیان خود در منزل یا خانواده تاکید کنید که شدیدا به بازخورد های آن ها درباره مسائل نیازمند هستید
  2. فدردانی از رک گویی: در اصل دوم نه فقط تشکر زبانی بلکه قدردانی و پذیرش رک گویی دیگران با هدیه دادن یا پاداش دادن از آن ها توصیه می شود

مشاهده مقاله  6 تکنیک فن بیان در تدریس به سبک نظام‌های آموزشی نوین دنیا

این دو اصل بنیان و بن مایه تمام راهکارهایی است که قرار است برای گرفتن بازخورد از مخاطب با شما در میان بگذاریم.

 

پرسشگر خوبی باشید

وقتی که شما رئیس باشید برای دیگران نقد کردن و بیان نظراتی که بویی از مخالفت با شما را داشته باشند مشکل می شود. بنابراین این بار خود شما هستید که باید سوال بپرسید و سوال بپرسید! یک لحن فوق العاده دل نشین و متواضعانه برای این که دیگران شدیدا جذب شما شوند و به ارائه بازخورد بپردازند این است: چیزی وجود دارد که من انجام دهم یا از انجام آن خودداری کنم تا همکاری بهتری با هم داشته باشیم؟

سوالات کوتاه و ساده دیگری هم وجود دارد که شما را به یک پرسشگر خوب تبدیل می کنند. پرسشگری که پیگیر نظرات دیگران است می پرسد:

  • چیزی در امور کار شما را آزار نمی دهد؟
  • چه طور می توانم پشتیبانی بهتری از این پروژه داشته باشم؟
  • چیزی از قبل وجود دارد که تا کنون به من نگفته باشید؟

 

ناراحتی بقیه را به آغوش بکشید

شکستن سدی که بین دو طرف و گرم شدن ارتباط آن ها با هم وجود دارد معمولا دشوار است. وقتی این ارتباط تازه شکل گرفته باشد یا اساسا مخاطب شما آدم سردی باشد می توانید بعد از شکل گیری این رابطه تکنیک های رفع خجالتی و کم رو بودن را به او بیاموزید تا بهتر در جمع حاضر شود و نظراتش را درباره شما بیان کند.

 

بهترین راه این است که دیگران را خودتان وادار به صحبت کردن کنید. اگر از ناراحتی یا درگیری های فکری شروع کنید احتمالا این مخاطبان هستند که بحث را ادامه می دهند.

 

برای خواندن ادامه مطلب

روانشناسی خانواده را کلیک کنید

برای مقالات بیشتر

دانشگاه زندگی همراه شماست


اگر غرق کارتان هستید، این کار به راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود؛ به خصوص اگر شغلتان پرزحمت است و نیاز به سرعت عمل دارد؛ مثلا خودتان را در حالی می‌یابید که ساعت‌هاست ایمیلتان را بررسی می‌کردید و در تمام این مدت به کار فکر کرده‌اید یا خودتان را در حالی می‌یابید که با یک لپ‌تاب در رخت‌خوابتان به خواب فرو رفته‌اید. کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی باید مشخص باشد.

همچنین زمانی که پولتان را سرمایه‌گذاری کرده‌اید، کار به‌راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود. مطالعات نشان داده که برخی بخاطر حفظ موقعیت مالی‌شان باید کار را در اولویت قرار می‌دادند، زیرا تصور می‌کنند همیشه فرد مشتاقی وجود دارد که بخواهد موقعیت آن‌ها را تصاحب کند».

جوانان حرفه‎ای عادت کرده‌اند با کار کردن خودشان را تخلیه احساسی کنند که این امر باعث می‌شود هیچ انرژی نداشته باشند که به‌قرار گذاشتن، سرگرمی، دوستی و هر چیز دیگری اختصاص بدهند.

برای بسیاری از مردم، کار و اضافه‌کاری راحت است. آنچه راحت نیست، چیزی است که آن‌طرف دیوارهای اداره قرار داد. زیرا در اداره مراحل، ساختارها، سامانه‌ها و اهداف روشن و واضح وجود دارند، اما دیگر قسمت‌های زندگی این‌طور نیستند و از کتاب قواعد پیروی نمی‌کنند.

پیش از اینکه برای اولین بار قرار ملاقات نگذاشته‌اید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید تعداد بی‌شماری از آن‌ها پیش بیاید؛ و تا وقتی‌که مادرتان نتواند شما را گیر بیاورد» و بفهمد چه انتظاری از او دارید، فهرستی از تماس‌های بی‌پاسخ از سمت او نمی‌آید. زمانی که همه‌ی توان تحمل شما صرف کار در طول روز شده، زندگی خاکستری‌تر و تیره‌تر و حتی ترسناک است.

اما اگر اجازه دهید کارتان هویت شما را تعریف کند، مشکل‌ساز می‌شود. باید به درک این موضوع برسید که کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی را مشخص کنید.

مشاهده مقاله  5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غم‌انگیز

وقتی مردم شور و احساس خود را تقویت نکنند، از احساس خفت نسبت به خود، افسردگی و از یک نوع حس پوچی خبر می‌دهند.

اما اوضاع نباید اینگونه بماند. در ادامه شما روش‌هایی را می‌یابید که به شما کمک می‌کند بفهمید بیرون از کار، براستی چه آدمی هستید؛ به زندگی خود ثروتی ببخشید که پر از چیزهای آگاه‌کننده، تعلیم‌دهنده، هیجان‌انگیز و تسلی‌بخش است.

ارتباط در کار

در شهرتان گردش کنید.

یک روانشناس بالینی و بنیانگذار درمان آنلاین که تخصص او در کمک به افراد پویا، باهوش، کوشا و پرمشغله است تا از طریق درمان آنلاین، ارتباطات سالم‌تر و راضی‌کننده‌تری برقرار کنند.

بدین‌ترتیب، بدون هیچ بحثی به گشت وگذار در شهر خود بپردازید. تنها قاعده این است که توجهتان را به چیزی جلب کنید که شما را به وجد می‌آورد. چرا که احتمالا همان چیز، مسیر درست را به شما نشان می‌دهد.

اگر تکه بی‌نظیری از نقش سفال از پشت ویترین مغازه چشم شما را گرفت، به خودتان اجازه دهید به سمتش بروید و زمانی را برای تماشای آن سپری کنید. آیا این می‌تواند جرقه سفال‌گری در زندگی شما باشد»؟

بعد از اینکه اطلاعاتی راجع به آنچه ممکن ‌است درباره‌اش کنجکاو باشید جمع‌آوری کردید، به خودتان چند ماه فرصت دهید تا این علایق را پیگیری کنید. برای نمونه ممکن است دوره چرخ سفال‌گری را بگذرانید.

اگر کمی احساس ناراحتی کردید، تعجبی ندارد. چون این ماهیچه‌ها قبلا هرگز استفاده نشده‌اند یا حداقل به مدت طولانی استفاده نشده‌اند. شاید شما در محل کارتان مسئول و دارای مهارت ‌بوده‌اید. پس سعی کنید تفاوت‌ها را بپذیرید و فقط بر روندکار تمرکز کنید.

گردش در شهر

مرزها را مشخص کنید

بسیاری از مردم مرز مشخصی بین کار و خانه ندارند. امروزه مردم در تمام طول روز از طریق تلفن هوشمند و سایر دستگاه‌ها اداره‌شان» را با خود حمل می‌کنند. شاید شما واقعا چندین روز از هفته یا حتی هر روز در خانه کار می‌کنید. می‌توان گفت، خانه‌های ما دیگر مثل سابق محلی انحصاری برای استراحت و رهایی از کار نیست.

مشاهده مقاله  4 تجربه اثرگذار که بخش‌های مختلف زندگی هرفرد را عمیقا متحول می‌کنند

محل کار باید مشخص باشد تا از این طریق مرز محکمی ایجاد شود. ممکن است آن محل، یک اداره یا میزی در اتاق نشیمن یا گوشه‌ای از تخت یا میز آشپزخانه (بسته به میزان فضایی که دارید) باشد. سریع لباس عوض کردن هنگام رسیدن به خانه (شاید وقتی کارتان را متوقف کردید) و چک نکردن ایمیل یا کار نکردن حداقل یک ساعت بعد از بیدار شدن و دو تا سه ساعت قبل از خواب، می‌تواند مرزها را نشان دهد.

مرزبندی‌ها زمانی که تازه کار خود را شروع می‌کنید نیز مهم می‌شوند. ممکن‌است وسوسه شوید ساعت‌ها کار کنید و همیشه در دسترس مراجعین خود باشید. با این حال بهتر است مرزها را همین ابتدا مشخص کنید. به این ترتیب مراجعان و همکاران شما مجبورند دسترسی به شما در 24 ساعت و 7 روز هفته را نادیده بگیرند. زمانی که اداره را ترک می‌کنید، بهتر است آسوده باشید و دیگر به کار فکر نکنید.

نمونه‌های دیگر مرزبندی عبارتند از: پاسخگو نبودن در مورد مسائل کاری در تعطیلات آخر هفته و اینکه هرگاه احساس می‌کنید خسته‌اید یا بیش‌ازحد به شما فشار آمده است، از یک عضو دیگر گروه درخواست کمک کنید.

مرزهای کاریِ شما، باید با محیط کار، نیازهای شغلی و نیازهای فردی‌تان مطابقت داشته‌باشند تا بهترین نتیجه را دریافت کنید.

 

برای خواندن مقاله زیبای

مسیر زندگی اینجا را کلیک کنید

با سایت

دانشگاه زندگی همراه شوید


استفن پراگس، محقق روان‌شناس مدعی است وقتی که در کنار سایر افراد قرار می‌گیریم به طورت ناخودآگاه‌ سیگنال‌هایی بین ما و آن‌ها تبادل می‌شود که روی احساس امنیت ما در زندگی اثر می‌گذارد. مثلا ممکن است در برخورد با غریبه‌ها، هورمون استرس در بدن ما ترشح شود و در این حالت تنها راهی که به ذهنمان برسد فرار کردن از آن موقعیت باشد؛ اما اگر زبان بدن افراد غریبه به نحوی به ما ثابت کنند که خطرزا نیستند، آن چه که از دیدگاه استفن پراگس مشارکت اجتماعی خوانده شده باعث فعال‌سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک و از بین رفتن این چرخه باطل برای فرار از جمع و غلبه بر اضطراب اجتماعی می‌شود.

 

اضطراب اجتماعی

اما مفهوم امنیت عاطفی چیست؟ وقتی که مردم در حال آزار دادن یکدیگر از نظر روانی هستند هیچ سیگنالی که باعث امنیت روانی فرد شود رد و بدل نمی‌گردد. در شرایط فقدان سیگنال‌های آرامش‌بخش، برخی همچنان حس آرامش دارند ولی برخی احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنند. معمولا کسانی که قبلا احساس پذیرش از طرف جامعه را تجربه کرده‌اند نیازی به دریافت نشانه‌هایی از طرف مقابل برای آرام شدن ندارند؛ اما کسانی که قبلا قضاوت شدند تا مورد نقد دیگران یا سواستفاده عاطفی قرار گرفتند نسبت به هورمون استرس بدن آسیب‌پذیرتر می‌شوند. در نتیجه به سیگنال‌های طرف مقابل برای تجربه کردن احساس امنیت و آرامش وابسته هستند و چون سیگنال‌های اجتماعی متنوع بوده و همیشه خوشایند نیست زمینه اضطراب اجتماعی و مردم‌گریزی در ما پدید می‌آید.

با توجه به ضرورت روابط اجتماعی و مطرح شدن پدیده اضطراب اجتماعی در جوامع لازم دانستیم که در دانشگاه زندگی به صورت جداگانه بر راهکارهای غلبه بر خجالتی بودن و جامعه‌هراسی یا به طور کلی اضطراب اجتماعی مروری داشته باشیم.

مشاهده مقاله  4 گام تا شناخت اختلالات اضطرابی در زندگی روزمره

تکنیک‌های خودمدیریتی برای غلبه بر اضطراب اجتماعی و جمع‌هراسی

وقتی که در یک محیط آرام نظیر جمع دوستانه یا خانواده قرار می‌گیرد احتمالا به صورت ناخودآگاه سیگنالی دریافت می‌کنید که به شما نشان می‌دهد نیازی به نمایش حالت تدافعی از سوی شما وجود ندارد. در حقیقت همه موقعیت‌های زندگی هم همین‌طور هستند؛ حتی اگر شما در جایگاه متهم دادگاه قرار گرفته باشید و باید در لحظه از خودتان، اموالتان و جانتان دفاع کنید!

اگر شما فردی وابسته به دریافت سیگنال‌های روانی مبنی بر امن بودن شرایط از سوی دیگران هستید، برای این که راحت‌تر بتوانید با آن موقعیتی که با امنیت و آسایش روانی شما دست به گریبان شده است کنار آیید لازم است هر  قبل از هر چیز حضور افراد را به شرایط فعلیتان پیوند داده و سپس بررسی کنید.

 

اضطراب اجتماعی

غلبه بر اضطراب اجتماعی با تهیه یک لیست ساده

هر زمان که قرار باشد در موقعیت جدیدی قرار بگیرید، مثلا در یک مهمانی، در یک شرکت جدید کار کنید، در مصاحبه شرکت کنید یا برای مدتی با افراد جدیدی کار کرده یا هم‌خانه شوید اولین کار لیست کردن آن موقعیت‌ها با در نظر گرفتن افراد است. مثلا یک موقعیت را همزمان با چهره یکی از دوستتان یادآوری کنید. بکیفیت صدای دوستتان، کیفیت تماس با او و گفتگوهایتان را به خاطر آورید. این یادآوری یک ویژگی مشخص و ویژه دارد و آن مشخص شدن موقعیت‌هایی است که سیگنال‌های ویژه‌ای را به سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما وارد می‌کنند و موجب استرس‌زایی می‌شوند.

 

اضطراب

بلافاصله بعد از تصور کردن هر موقعیت سعی کنید موقعیت مشابهی را در یک کارتون یا فیلم سینمایی کمدی تصور کنید. اگرچه همین موقعیت در یک کارتون یا برنامه کودک به وجود آمده اما شما در تصور شخصیت‌های کارتونی بر خلاف واقعیت دچار استرس نمی‌شوید؛ چون ایمان دارید که شخصیت کارتون بالاخره راه خودش را پیدا می‌کند! حالا با در نظر گرفتن این که رویارویی با دوستتان باعث ددگی شما از جمع و گفتگو با او شده است، به راهکارهای زیر توجه کنید:

مشاهده مقاله  مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟

غلبه بر اضطراب اجتماعی با برقراری ارتباط با چهره‌ها

کاراکتر کارتون را در همان موقعیتی که در لیست نوشته بودید تصور کنید. سپس موقعیت اولی که لیست کرده بودید را در همان کارتون قرار دهید. مثلا دوستتان را تصور کنید که در محیط کارتونی دقیقا مشابه با همان کاراکتر اصلی مشغول لمس گونه‌هایش است. حالا همین صحنه را در ذهنتان نگه دارید تا با سیگنال آرامش‌بخشی که از چهره دوستتان ممکن است دریافت کنید ارتباط بگیرید.

غلبه بر اضطراب اجتماعی با برقراری ارتباط با صداها

تصور کنید شما و دوستتان در تلاش هستید تا در یک محیط کارتونی به گفتگو بپردازید. در همان لحظه خودتان را تصور کنید که با دوستتان مشغول گفتگو درباره چند موضوع مختلف هستید. سپس دقایقی بعد همین حالت را تصور کنید صدای دوستتان چه قدر برای دقایقی توانسته شما را در یک محیط کارتونی که هیچ یک از عوامل استرس‌زا در آن واقعی نیستند آرام کند.

 

روانشناسی خانواده را کلیک کنید تا به به سوالات شما پاسخ دهد

برای اطلاع از این موضوع

دانشگاه زندگی را کلیک کنید


حتماً شنیده‌اید که مردم می‌گویند تصمیم‌گیری در زندگی برایشان دشوار است. همه ما باید تصمیماتی در زندگی بگیریم. ممکن است این تصمیمات به سادگی انتخاب ناهاری که می‌خوریم باشد یا تصمیماتی سخت و پیچیده مانند فرد مورد نظر برای ازدواج یا انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه.

برخی از افراد، قدرت تصمیم‌گیری کافی ندارند و سعی می‌کنند با تقلید از اعمال دیگران یا در مواقعی فقط با شیر یا خط یک سکه، تصمیم بگیرند. این افراد شاید اطلاعات کافی برای اتخاذ یک تصمیم صحیح نداشته باشند اما می‌توان با استفاده از تکنیک هایی، این مورد را بهبود بخشید.

در تعریف تصمیم‌گیری باید گفت که این موضوع یعنی پروسه انتخاب بین دو یا چند چیز. افراد معمولاً بر اساس سلایق و آن چیزی که ترجیح می‌دهند، تصمیم می‌گیرند. معیار تصمیم اغلب به ارزش وابسته بوده یعنی هر فرد تصمیم می‌گیرد تا به چیزی که برایش ارزش دارد برسد. هر تصمیمی ممکن است ریسک داشته باشد و نتیجه‌ای از آن حاصل خواهد شد.

تصمیم‌گیری و روش‌های آن

 

4 روش مهم برای تصمیم‌گیری

کری پترسون، جوزف گرنی، ران مک‌میلان و آل سویزلر در کتاب Crucial Conversations Tools for Talking When Stakes Are High (ابزارهای حیاتی گفت‌و‌گو) درباره روش‌های تصمیم‌گیری رایج و نحوه انتخاب بهترین راه برای دریافت بهترین نتیجه، توضیحاتی را ارائه کرده‌اند. بر این اساس، 4 روش رایج و موثر برای تصمیم‌گیری وجود دارد که به شرح زیر است:

1 – اجبار: تصمیمات بدون هیچ دخالتی گرفته می‌شوند

2 – م: نظرات دیگران شنیده می‌شوند

3 – رای گیری: گزینه‌های موجود بررسی شده و رای‌گیری انجام می‌شود

4 – اجماع: بحث تا جایی که همه بر یک نظر توافق کنند

تصمیم‌گیری در زندگی

 

مشاهده مقاله  بررسی معضل توهم شفافیت در سخنرانی و ترس سخنرانان (2)

اجبار

بر اساس مطالب کتاب ابزارهای حیاتی گفت‌و‌گو، این روش را می‌توان به شکل زیر تعریف نمود:

این روش به یکی از دو شکلی که در ادامه می‌گوییم ظاهر می‌شود. یا نیروهای بیرونی شما را وادار به تصمیم می‌کند و چاره‌ای برایتان باقی نمی‌ماند یا شما تصمیمات خود را بر دوش دیگران قرار می‌دهید و آن‌ها را دنبال می‌کنید.

 

م

در این روش یک فرد، از افراد دیگر می‌خواهد نظر خود را بیان کنند و این موضوع در تصمیم‌گیری نهایی تاثیر گذار است. م یک راه بسیار خوب برای حمایت شدن و به دست آوردن ایده‌های تازه است. البته نه بیش از حد! رهبران بزرگ، والدین و زوج‌ها معمولاً برای تصمیم‌گیری چنین روشی را استفاده می‌کنند.

م در تصمیم‌گیری

 

رای گیری

رای گرفتن برای مواقعی که تاثیرگذاری در تصمیم، از همه چیز مهم‌تر است، بهترین انتخاب به نظر می‌رسد. ممکن است افراد برای مدتی گزینه‌های موجود را بررسی کرده و نهایتاً رای گیری کنند. این روش باعث صرفه‌جویی در وقت می‌شود اما زمانی که بعضی از افراد به هیچ وجه موافق نیستند، بدرد نمی‌خورد. در چنین مواقعی باید از اجماع بهره گرفت.

رای گیری در تصمیم‌گیری

 

اجماع

اجماع یعنی آنقدر به بحث ادامه دهید تا همه یک نظر واحد را بپذیرند و هیچ مخالفتی با آن وجود نداشته باشد.این روش قادر است اتحاد بسیار محکمی به وجود بیاورد اما اگر به درستی اجرا نشود، چیزی جز هدر دادن وقت نخواهد بود. اجماع تنها باید زمانی به کار گرفته شود که مسئله بسیار پیچیده است یا لازم است تمام افراد از تصمیم نهایی حمایت کنند

 

اگر شما هم

مسیر زندگی پرپیچ و خمی داشته اید کلیک کنید

سایت

دانشگاه زندگی با شماست


بازی‌های ویدیویی پدیده فراگیری در بین کودکان و نوجوانان هستند که ممکن است تاثیرات مخربی بر ذهن و روان کودک بر جای بگذارند. امروزه اکثر ما کم و بیش درگیر فضای مجازی هستیم و روزانه چندین ساعت از وقت با ارزش خود در آن سپری می‌کنیم. این وابستگی به شکل‌های دیگری در کودکان به چشم می‌خورد و معضلی است که در سراسر دنیا وجود دارد.

بر اساس جدیدترین آمار، در ایران حدود 28 میلیون گیمر وجود دارد که تعداد قابل توجهی از آن‌ها (31 درصد) را کودکان تشکیل می‌دهند. این بازی‌ها ممکن است برای افراد در هر سن و سالی، جذاب باشند و وقت گذاشتن برایشان کار جالبی به نظر برسد. بنابراین در این مقاله به تاثیرات بازی ویدیویی بر مغز کودک و راهکارهای کنترل خواهیم پرداخت. در ادامه همراه ما باشید.

تاثیر بازی های ویدئویی بر مغز کودک

آیا بازی ویدیویی تاثیرات مخرب دارد؟

سال‌هاست که بحث‌هایی در این زمینه وجود دارد. برخی آن را کاملاً مخرب و به همراه اثراتی منفی می‌دانند و برخی این موضوع را رد می‌کنند، به همین دلیل نمیتوان به یک نتیجه گیری قطعی در این رابطه رسید.

تحقیقات دکتر دافنی باولیر (از دانشگاه راچستر و جنیوا) بر روی بازی‌های شوتر اول  شخص مثل Call of Duty (ندای وظیفه) نمایانگر افزایش فعالیت‌های مغزی در ذهن افراد است. در این تحقیق به طرز شگفت انگیزی، آثاری از بهبود توانایی افراد در تمرکز، دقت، یادگیری، تصمیم گیری سریع و حافظه کوتاه مدت پیدا شد. برخی از بررسی‌های دیگر نیز، توانایی واکنش سریع تر در افراد گیمر را نشان می‌دهند.

با این وجود، موضوع بازی ویدیویی مخالفان سرسختی نیز دارد. روانشناسی به نام کریگ اندرسون که همواره به عنوان منتقد بازی‌ها شناخته می‌شود، در سال 2010 تحقیقی را مبنی بر تاثیرات بازی در رفتار خشونت آمیز انجام داد و نتیجه گرفت که این دو موضوع رابطه مستقیمی دارند.

دکتر جوردن گرافمن نیز مقاله‌ای را در نشریه آکسفورد منتشر کرد و اظهار کرد پسرانی که در معرض بازی‌های خشن قرار گرفته‌اند، احساسات کمتری نسبت به اطرافیان دارند. او در بخشی از مقاله نوشت که نوجوانان قرار گرفته در معرض ویدیوهای خشن، در مقابل خشونت حساسیت کمتری بروز می‌دهند. آن‌ها همچنین خشونت را راحت‌تر می‌پذیرند و احتمال انجام اعمال تهاجمی از سوی این افراد بیشتر است.

البته عده‌ای از محققان این بررسی‌ها را رد می‌کنند. دکتر کریستوفر فرگوسن از دانشگاه استتسون، بر این عقیده است که تحقیقاتی در رابطه با تاثیر بازی‌ها بر خشونت افراد، به درستی آنالیز و بررسی نشده‌اند. او می‌گوید که بسیاری از فاکتورهای مهم و اساسی از جمله وضعیت روانی فرد، محیط زندگی و خانواده (که ممکن است منشا اصلی خشونت باشد) در این تحقیقات نادیده گرفته شده است، در حالی که اهمیت فراوانی دارد. بنابراین انداختن همه تقصیرها بر بازی‌های ویدیویی کار صحیحی نیست و احتمالاً نمی‌توان به چنین تحقیقاتی استناد کرد.

 

 کودک و بازی های ویدئویی

 

آیا بازی اعتیاد آور است؟

این موضوع به نگرانی بسیاری از والدین تبدیل شده است.  همان‌طور که گفتیم بسیاری از فعالیت‌های مغزی ممکن است در اثر بازی، بهبود یابند اما باید توجه کرد هر چیزی که بتواند شبیه‌ساز لذت برای افراد باشد، احتمالاً برای عده‌ای از افراد جامعه اعتیاد به وجود می‌آورد. برخی تحقیقات نشان می‌دهند که موضوع اعتیاد به بازی‌های ویدیویی کاملاً جدی است و والدین باید به آن تا حد امکان توجه کنند.

 

 بازی های اعتیادآور و کودک

 

 

چه راهکارهایی وجود دارد؟

چند روش خوب برای مهار مشکلات ناشی از بازی ها یا اعتیاد به آن وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره کرده ایم:

 محدود کردن زمان بازی

موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه شود، کنترل زمان بازی کردن یک شخص است. اگر کودک شما بیش از حد مشغول بازی‌های ویدیویی است، حتماً زمان دسترسی او را کاهش دهید. شما می‌توانید کودک را به شرکت در فعالیت‌های فیزیکی و ورزش کردن تشویق کنید تا از زمان بازی کاسته شده و سلامت جسمی هم تامین شود.

 

 به مشکلات ناشی از بازی اهمیت دهید

اگر متوجه شدید که برخی از عادات و رفتارهای نامناسب به یک بازی ویدیویی خاص تعلق دارند و از طریق آن به کودک شما منتقل شده، از شر بازی خلاص شوید. این احتمال وجود دارد برخی بازی‌ها بر روی رفتار فرد تاثیر منفی بگذارند. برای مثال اگر متوجه رفتار خشونت آمیز شدید که در اثر یک بازی ایجاد شده، بهتر است مشکل را سریعاً رفع کنید.

قبل از بروز چنین مشکلاتی، باید حواس خود را کاملاً جمع کنید و ببینید که کودک شما مشغول انجام چه نوع بازی‌هایی است. اگر مشاهده کردید که بازی بیش از حد خشن یا حاوی محتوای نامناسبی برای سن او است، آن را از فرزندتان دور کنید.

 

روانشناسی خانواده و روانشناسی کودک حاوی مسائل محتلفی است

برای اطلاعات

بیشتر کلیک کنید


هیچ ازدواج و یا رابطۀ شویی‌ در این دنیا بی‌مشکل و آرام نیست، و یا امکان ندارد که پستی و بلندی‌های زندگی را تجربه نکند. مقولۀ ازدواج هم مثل تمام مقوله‌های دیگر، دو رو دارد، اوقات خوش و اوقات تلخ.

 

دلایل زیادی ممکن است زوج‌ها را از یکدیگر دور کند تا باعث شود که مثل دو غریبه با هم رفتار کنند یا تصمیم به جدایی بگیرند. این مسائل می‌توانند شامل بی‌عفتی، کج‌فهمی، بی‌اعتمادی، مشکلات مالی، دخالت خانواده‌ها یا غیره باشد. هر چه که هست، نمی‌تواند غیرقابل حل یا غیرقابل دور زدن باشد.

برقراری آرامش در زندگی شویی

این هم از چند نکته که می‌تواند به شما در برقراری آرامش در زندگی شویی کمک کند:

  1. عبادت

خانواده‌ای که شامل عبادت دسته‌جمعی شود، تا ابد مستحکم می‌ماند. هیچ‌چیزی فرای قدرت قادر مطلق _ خدا _ نیست. سرودی مسیحی در این باره می‌گوید: (چه دوست ارزشمندی که ما داریم، مسیح، که تمام گناهان و غم‌های ما را به جان می‌خرد. چه نعمتی که در عبادت خدا هست. او چه آرامشی که با اجتناب از عبادت از دست می‌دهیم، او چه دردهای غیرضروری که به جان می‌خریم. هیچ‌کس نمی‌تواند تنها با اتکا به قدرتش از پسِ مشکلات برآید).

به عنوان یک خانواده کنار هم جمع شوید و سعی کنید مشکلات‌تان را با خدا در میان بگذارید از او برای حل‌شان کمک بگیرید. خداوند شما را راهنمایی کرده و راه درست را مقابل اَقدامتان قرار می‌دهد. عبادت از آرامش بی‌حد و مرزی برخوردار است و بنابراین باعث برقراری آرامش در زندگی شویی می شود.

عبادت و شکرگزاری

  1. ارتباط

ارتباط و صحبت، کلید اساسی یک ازدواج و تأهلِ موفق است. به عنوان یک انسان، همۀ ما درونی گستاخ داریم و از بقیه انتظار داریم تا همیشه این مسئله را در نظر بگیرند و در مواجهه با تمام روابط‌مان، این ویژگی را به رخ می‌کشیم. گاهی وقت‌ها ما توسط یکی از اطرافیان‌مان مورد توهین قرار می‌گیریم و منتظر عذرخواهی از سمت و سوی او هستیم اما او چنین کاری نمی‌کند. پس ما از این بابت از او کینه به دل گرفته و سعی می‌کنیم در موقعیتی مناسب به او صدمه بزنیم.

چیزی که ما در این ماجرا متوجهش نیستیم، این است که شاید آن فرد از قصد این کار را نکرده و این سوءتفاهم، فقط به دلیل تفاهم در میان نقظه نظرها و عقاید شما بوده. ممکن است چیزی که برای شما توهین‌آمیز به‌نظر بیاید، برای او کاملاً عادی باشد. اگر همسرتان با رفتار یا حرفی شما را آزار داد و به شما توهین کرد، ممکن است از این نتیجه و پی‌آمد رفتار و گفتار خویش آگاه نباشد. به همین سبب شما باید به او بگویید که رفتارش باعث شده چه حسی داشته باشید و همچنین از او انتظار عذرخواهی دارید.

مشاهده مقاله  5 راه برای برخورد موثر با افراد سرسخت

هیچ چیزی را با فرض بر این‌که (خودش بهتر می‌داند) در درون خود نگه ندارید، چرا که انسان جایزالخطا است. همچنین شخص یا اشخاص ثالثی را در حل مشکل شویی خود راه ندهید. بیشتر زوج‌ها عادت دارند به جای صحبت با همسر خود، مشکلات شویی خود را با خانواده یا دوستان خود درمیان بگذارند. این کار ممکن است باعث شود که فرد ثالث پیشنهاد‌های غلطی به شما بدهد و ضرر بیشتری به رابطۀ شما وارد کند. خانواده و دوستان خود را خارج از محدوده‌ی مشکلات نگاه دارید و ارتباط بیشتری با همسر خود برقرار کنید.

  1. بخشش

نبخشیدن سبب ایجاد تلخی می‌شود، و تلخی هم در طول زمان به تدریج تبدیل به حس نفرت می‌شود. گاهی وقت‌ها باید یادبگیرید تا بی‌خیال یک موضوع شوید، مثلاً وقتی که همسرتان از شما به خاطر توهینِ اخیرش عذرخواهی نمی‌کند. و اگر چنین کرد، سخاوتمندانه او را ببخشید و سنگ‌دلی پیش نگیرید. او را در آغوش بگیرید و ببوسید تا بداند که او را کاملاً بخشیده‌اید.

هروقت که دعوا و بحث و جدلی پیش آمد، سعی نکنید کار یا حرفی که در گذشته زده بود را مجدداً یادآوری کنید. حتی اگر این حرف یا کار، یک روز قبل یا یک ساعت قبل انجام شده بود. وقتی می‌گویید که او را بخشیده‌اید، باید یادبگیرید که فراموش‌کردن نیز بخشی از بخشیدن است. اگر او را ببخشید اما همچنان کردار و گفتارش را به وی یادآوری کنید، باعث می‌شود فکر کند که شما همچنان خشم و غمِ حاصل از آن اتفاق را در قلب‌تان حمل می‌کنید که همین کار، سبب ایجاد تلخی در قلب همسرتان می‌شود.

آرامش در زندگی

  1. صبر

در درون همۀ ما کودکی خردسال وجود دارد که باعث می‌شود گاهی وقت‌ها ناپخته و یا بچه‌گانه رفتار کنیم؛ که خیلی اعصاب‌خردکن است. مواقعی هست که می‌خواهیم مسئله‌ای ساده را با همسرمان در میان بگذاریم اما در ذهن‌تان، همین مسئلۀ ساده به غولی بی‌شاخ و دم عصبی کننده تبدیل می‌شود. گاهی مواقع، حس می‌کنید دارید با دیوار صحبت می‌کنید چرا که همسرتان به غایت بچه‌گانه رفتار می‌کند؛ در این لحظات باید یادبگیرید تا صبور باشید.

 

اگر در

مسیر زندگی درست قدم گذاشتید موفق می شوید

اینجا را

کلیک کنید


متاسفانه تعداد قابل توجهی از ازدواج‌ها و روابط به دلیل خیانت یکی از طرفین، به ورطه نابودی کشانده می‌شود. حتی برخی فکر می‌کنند که این خیانت‌ها بخشی طبیعی از زندگی است اما چنین روابط خارج از ازدواجی، به هیچ‌وجه نرمال و قابل قبول نیستند و برای جلوگیری از خیانت همسر باید به دنبال راهکار باشیم.

مهم است که بدانید اگر به شما خیانت شد، تقصیر شما نیست و نباید به خاطر آن ملامت شوید. اما با انجام کارهایی می‌توانید احتمال خیانت را کاهش دهید و مطمئن شوید که رابطه‌تان با طرف مقابل محکم و استوار است.

هرکسی ممکن است دچار وسوسه خیانت شود. باید توجه کنید که شریک زندگی شما، فرد اصلی در زندگی است و اگر به هر نحوی وارد رابطه عاشقانه‌ای با فرد دیگر شوید، دچار عدم وفاداری شده‌اید.

هر فرد سالمی ممکن است عاشق بیشتر از یک نفر شود. ذات انسان این است که به دنبال چیزهای خوب باشد و بخواهد بیشتر به دست آورد. این موضوع درباره پول، شهرت و اعتبار، رابطه عاشقانه یا جنسی هم صدق می‌کند. ما انسان‌ها ذاتاً حریص هستیم و از هر چیزی بیشتر می‌خواهیم اما زمانی که با یک فرد دیگر وارد رابطه جدی مانند ازدواج می‌شویم، باید مراقب باشیم و از رابطه حفاظت کنیم. اگر به این مسئله توجه نشود، ممکن است تمام مسائل مهم در زندگی را از دست بدهیم.

جلوگیری از خیانت همسر

البته زمانی که زوجی با هم سازگاری کافی ندارند، احتمال خیانت و جدایی بالاتر می‌رود اما در روابطی که هر دو نفر با هم سازگار هستند، باید بسیار مراقب بود. در ادامه 8 راه برای جلوگیری از خیانت همسر را ذکر کرده‌ایم:

مشاهده مقاله  چگونه فردی اجتماعی شویم؟

 احساسات شخصی و تصویری صمیمانه را به اشتراک بگذارید

یعنی اینکه سعی کنید طرف مقابل را در تمام بخش‌های زندگی خود وارد کنید و به طور عمیقی با هم آشنا شوید. این شناخت و درک متقابل باید فقط برای شریک زندگی شما باشد و افراد دیگر نباید بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. البته به اشتراک گذاشتن احساسات با دوستان و خانواده که به شما اهمیت می‌دهند و دوستتان دارند؛ هیچ اشکالی ندارد.

 صحبت درباره رابطه با شریک زندگی

برای جلوگیری از خیانت همسر زن، شوهر یا به عبارتی شریک زندگی شما، باید محرم رازها و اسرارتان باشد و بتوانید به راحتی درباره رابطه‌تان با او صحبت کنید. یعنی اینکه سخنانی بگویید که فقط بین خودتان دو نفر باقی بماند و شخص دیگری از آن مطلع نشود. تعدادی از زوج‌ها، از ارتباط خوبی برخوردار نیستند که همین موضوع منشاء بسیاری از اختلافات در زندگی است.

 لمس کردن طرف مقابل

لمس فردی از جنس مخالف، به طور طبیعی باعث انگیزش جنسی طرفین و بهبود رابطه عاطفی می‌شود. بنابراین توصیه می‌شود برای بهبود رابطه، این کار را هم گاهی با شریک زندگی خود امتحان کنید.

 هدیه دادن

هدیه دادن به فردی دیگر، نشانه واضحی از عشق و علاقه است. اما هدیه دادن به شریک زندگی، باعث می‌شود که از مرزهای تعریف‌شده نیز عبور کنید و رابطه خود را بهبود ببخشید. بنابراین در مناسبت‌های مختلف برای او هدیه تهیه کنید.

هدیه دادن به همسر

 برای هم وقت بگذارید

در اوقات فراغت و زمانی که وقت کافی دارید، به همراه شریک زندگی‌تان وقت بگذرانید. اینکه وقت‌تان را به شخصی دیگر اختصاص دهید، خیانت است. شما نباید شریک زندگی خود را از این موضوع محروم کنید و با فردی دیگر، بیرون بروید.

مشاهده مقاله  9 روش برای برقراری آرامش در زندگی شویی

 

 غذا خوردن با یکدیگر

برای خیلی از افراد، قرار در رستوران با جنس مخالف، راهی برای آغاز رابطه عاطفی است. شاید مجبور شوید بخاطر شرایط کاری، به همراه فردی دیگر غذا بخورید. توجه کنید که این کار باید در یک مکان بسیار عمومی باشد و تمام صحبت‌ها نیز باید بر کار متمرکز شوند.

 

روانشناسی خانواده شاخه های مختلفی دارد. یکی از آنها خیانت است

با

دانشگاه زندگی همراه باشید


چرا مردم فلان کار را انجام می‌دهند؟ اخلاق و رفتار انسان، از همان آغاز آفرینش برای دانشمندان و پیغمبران و حتی شفادهندگان، یک علامت سوال بزرگ باقی مانده است.آیا دوست ندارید که بدانید فردی نزدیک و صمیمی با شما چرا فلان رفتار را انجام داد؟ آیا باارزش‌تر این نیست که شما خودتان را واضح‌تر و روشن‌تر ببینید، مثلاً به طور کاملا واضح و بی‌آلایش نیازها، تصمیمات، گرایشات و انگیزه‌های درونی‌تان را ببینید؟

در حرفۀ شغلی من به عنوان یک معلم و استاد انرژی درمانی، شخصیت شناسی و تحقیقاتِ این حوزه‌ی روان‌شناسی را ابزاری قدرتمند و مؤثر در امر خودشناسی و خودآگاهی تلقی می‌کنم. شخصیت شما از کجا نشأت می‌گیرد؟ آیا ممکن است که تجربیاتِ دفن شده در عمیق‌ترین بخش حافظۀ شما، حالا و امروزه، کردار و پندار و سلامت شما تعیین کنند؟

شخصیت شناسی

شخصیت شناسی به دنبال یافتن یک توضیح مناسب و صحیح برای این سوال است که آیا تجربیات دوران کودکی، توان باقی ماندن تا زمان بزرگ‌سالی و حتی تأثیر بر روی رفتارهای یک فرد بزرگ‌سال را دارند، یا همچنین می‌توانند بر روی شکل و شمایل بدن، سلامت جسمی، خوشحالی و رضایت از زندگی و سلامت روحی نیز تأثیرگذار باشند؟ در طی صدسال گذشته کسانی که در حوزه‌های روان‌شناسی و انرژی درمانی اسم و رسمی داشتند، سعی کردند تا با همکاری با یکدیگر رابطۀ بین فکر و عمل فرد، و نوعِ شکل و شمایل بدن، مرضی که به آن مبتلا می‌شود و محرکات انرژی و چاکراه‌های او را بیابند.

روان‌پزشک اتریشی، ویلهلم ریچ اولین کسی بود که متوجه شد بیشتر مراجعانش به درون پنج دسته بندی عظیم جای‌گیر می‌شوند. او متوجه شد که تجربیاتِ مشترکِ زمان کودکی سبب می‌شود تا اشکال بدن نیز مشابه باشند و همچنین این افراد، محرک‌های روانی مشترکی را با یکدیگر دارند. در برخی موارد، بچه‌ها زخم‌های روحی شدیدی را تجربه می‌کنند، تا جایی که به طور کلی احساسات خود را مسدود می‌کنند و از یک سیستم دفاعی خاص در برابر تمام جهان استفاده می‌کنند.

مشاهده مقاله  11 کاری که نباید بعد از بیدار شدن از خواب انجام داد

تحقیقات دیگری که در ادامۀ این نظریه صورت گرفت سبب شد تا عوامل خارجی دیگری نیز به این پنج دسته اضافه شوند، همچون اطلاعاتی راجع به درس‌هایی که این شخص از زندگی آموخته و هدف زندگیِ او.

شخصیت شناسی

این هم از پنج نوع شخصیتی که می‌تواند مشخص کند، هر فرد در هر دسته چه دیدگاهی نسبت به زندگی و جهان دارد. البته گفتنی است که یادتان باشد، این اسامی تنها و تنها مختص به مطالعات شخصیت شناسی هستند و ممکن است در دیگر حوزه‌های روان‌شناسی معانی متفاوتی را ارائه کنند:

اسکیزوئید _ شخصیت اسکیزوئید، قلمروی دارد که از قبل به دست احساس ناخواستگی و ناامنی تسخیر شده است. یک مادرِ ناراحت و یا ناراضی، یک تولد سخت و یا حتی یک پایان تلخ برای زندگی گذشته می‌تواند به این عقده‌ی روحی منجر شود. فردِ اسکیزوئید از جهان می‌ترسد و همواره انتظارِ اتفاقات ناگواری را دارد. بدن آن‌ها معمولاً شکلی این‌چنینی دارد: قدبلند، لاغر؛ با مفاصلی ضعیف و دست و پاهایی سرد.

اسکیزوئید

زبانی _ شخصیت زبانی زمانی پدید می‌آید که فرد در هنگام رشد زبانی خویش دچار زخم‌ها و آسیب‌های روحی شده باشد _ منظور از رشد زبانی، زمانی است که یک کودک به شیرخوردن مشغول است. تجربۀ ترک شدن، سبب می‌شود که شخصیت زبانی با احساس محرومیت بارآمده و بزرگ شود. این احساس خلأ که در درون آن‌ها وجود دارد، سبب می‌شود که افرادی وابسته باشند و به راحتی بازیچه شوند، و این در حالی است که قصد دارند تا نیازهای‌شان را برآورده کنند. شخصیت زبانی بدنی رشد نکرده دارد، انرژی اندکی را در خود جای می‌دهد و مستعد افسردگی و چاقی است.

 

دیوانه _ شخصیت دیوانه از الگوهایی در کودکی، سنی بین 18 تا 48 ماهگی شکل می‌گیرد، دقیقاً زمانی که کودک برای اولین بار سعی در بروز شخصیت خویش و اولین خصیصه‌هایش دارد. ساختار زخم‌های روحیای که مسبب این نوع شخصیت می‌شوند بدین شکل هستند: که والدین فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند که کودک احساس میکند به وی خیانت شده یا قلب او را شکسته‌اند. شخصیت دیوانگی سرمایۀ هنگفتی را در اختیار تصویرِ فرد از خویش قرار می‌دهد، تصویری که در آن، فرد هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند و همیشه در کنترل دیگران است. بدن آن‌ها عموماٌ پف کرده است، شانه‌های پهن و همچنین لگن‌های باریکی دارند، اگرچه که نوع دیگر از بدن آن‌ها بسیار ضعیف و غیرقابل اعتنا است. احساس خیانتی که همراه آن‌ها است، ایشان را مستعد مشکلات کمری و حملات قلبی می‌کند

 

 


داشتن یک همراه و شریک زندگی که عزت نفس پایین دارد، می‌تواند موضوعی آزاردهنده باشد مخصوصاً زمانی که آن افراد درباره خود و توانایی‌هایشان مطمئن نیستند. در ادامه همراه دانشگاه زندگی باشید و این نکات را به کار بگیرید تا بتوانید عزت نفس شریک خود را افزایش دهید.

از شریک زندگی خود تعریف کنید

هر زمان که این شانس را به دست آوردید، نزد دوستان و خانواده خود از شریک زندگی‌تان تعریف کنید و فرقی هم نمی‌کند که او همراه شما باشد یا حاضر نباشد. این موضوع به شدت کمک می‌کند که عزت نفس شریک شما بالا برود و علاوه بر آن، مزیت‌های دیگری هم دارد. در واقع باعث می‌شود جایگاه شریک شما نزد خانواده و دوستان‌تان بالاتر رود. بنابراین آن فرد به احساس خوبی درباره خودش، دست می‌یابد.

از شریک زندگی خود تعریف کنید

هوای او را در هر شرایطی داشته باشید

این موضوع که بتوانید همیشه هوای شریک خود را داشته باشید، در بالا بردن اعتماد به نفس بسیار اساسی و مهم است. شما باید به او قول دهید که همیشه دوستش خواهید داشت و از او حمایت می‌کنید. خیلی مهم است که بتوانید به شریک خود عشق بورزید و قبولش کنید.

 

به جای تو» از من» استفاده کنید

به کار بردن من» در یک رابطه می‌تواند بسیار تاثیرگذار و حیاتی باشد. منظور این است که به جای سرزنش کردن شریک زندگی، احساسات خود را درباره مسائل بیان کنید. برای مثال می‌توان گفت من بخاطر مشکلات حساب بانکی‌مان نگران هستم» یا اگر بودجه‌ای مشترک برای پرداخت قبوض کنار بگذاریم، من کمتر نگران می‌شوم». همان‌طور که مشاهده کردید در این جملات از من» استفاده شده بود اما اگر بخواهید شریک‌تان را سرزنش کنید چنین جملاتی به کار خواهید برد که باعث 

عزت نفس پایین می‌شوند: تو خیلی پول خرج می‌کنی» یا تو داری همه دارایی ما رو هدر می‌دی»

مشاهده مقاله  تصمیم‌گیری درست، یک هنر است

 

تحسین کنید

سعی کنید همیشه شریک خود را در موقعیت‌های مختلف، تحسین کنید. اگر شریکتان از ظاهر یا پوشش خود گله‌مند و ناراضی است، به او بگویید که خیلی خوب به نظر می‌رسد. این تحسین کردن، تاثیر مناسبی بر نگرش آن‌ها خواهد گذاشت. به دنبال هر چیزی که درباره شریکتان دوست دارید، باشید. حتی اگر این موارد دستاوردهای کوچکی باشند، اشکالی ندارد و مهم این است که احساسات خود را به زبان آورید. ممکن است کمی زمان ببرد اما تحسین افراد، تاثیر مثبتی بر روحیه و عزت نفس آن‌ها خواهد داشت.

همسرتان را تحسین کنید

عصبانی نشوید

برخی اوقات دشوار است که با چنین فردی (فردی با عزت نفس کم) زندگی کنید. به جای عصبانی شدن از دست آن‌ها، بر روی نقاط قوتشان تمرکز کنید. اگر نشان دهید که بخاطر عزت نفس پایین و اینکه شریکتان به خودش باور ندارد، عصبانی هستید، ممکن است تاثیر مخربی بر روی او بگذارید. به طوریکه این احتمال وجود دارد آن فرد فکر کند که به اندازه کافی خوب نیست.

 

به حرفشان گوش دهید

هرگز پس از شنیدن سخنان شریکتان درباره خودش، او را مورد قضاوت قرار ندهید. فقط گوش کنید. شاید کاملاً متوجه منظور آن‌ها نشوید اما همین گوش دادن، می‌تواند بسیار ارزشمند باشد و باعث شود که آن‌ها احساس امنیت و حمایت کنند. قرار نیست با آن‌ها هم عقیده باشید، فقط کافی است که تمام توجه خود را به طرف مقابل اختصاص دهید و اجازه دهید آزادانه سخن بگوید.

به همسرتان گوش کنید

مراقبت سخنان خودتان باشید

افرادی که از مشکل عزت نفس پایین رنج می‌برند، می‌توانند بسیار شکننده و احساساتی باشند. بنابراین زمانی که سخنان منفی می‌شوند، روحیه خود را از دست می‌دهند. حتی کوچک‌ترین چیزهایی که می‌گویید، می‌تواند معنا و مفهوم دیگری برای این افراد داشته باشد. پس باید حواستان باشد که قبل از سخن گفتن، فکر کنید زیرا ممکن است از حرف‌هایتان برداشت دیگری کنند که در نهایت به رابطه شما صدمه بزند.

مشاهده مقاله  شخصیت شناسی: زخم‌های روحیِ پنهانی که به زندگی امروزه‌ی شما شکل می‌دهند

 

شرکت دادن این افراد در فعالیت‌ها

سعی کنید شریک خود را در فعالیت‌های مختلف با خود و دوستانتان، شرکت دهید. اگر می‌بینید که در فعالیت‌ها شرکت نمی‌کنند ممکن است بخاطر این باشد که دلشان می‌خواهد اما از عملکرد خود مطمئن نیستند. از آن‌ها حمایت کنید و مشوق‌شان در این راه باشید.

 

شخصیت دفاعی آن‌ها را بپذیرید

ممکن است شریک زندگی شما بیش از حد احساساتی و دفاعی باشد. این موضوع برای فردی که عزت نفس کم دارد، کاملاً عادی است. این افراد معمولاً زمانی که حس کنند به نحوی مورد حمله قرار گرفته‌اند و طرف مقابل دارد ارزش آن‌ها پایین می‌آورد، به سرعت واکنش نشان می‌دهند. پس این موضوع را بپذیرید و بدانید که شریک شما، احساسات شکننده‌ای دارد. حالت دفاعی فقط برای این است که آسیب‌پذیری خود را جبران کنند. شما به عنوان شریک زندگی، می‌توانید به طرف مقابل کمک کنید تا عزت نفس خود را بهتر کند

 

راه زندگی درست را انتخاب کنید


افراد سرسخت می‌دانند که چطور یک اتاق را تنها با حضورشان خالی کنند. منظور این است که این افراد چنان شخصیت سرسخت و ناخوشایندی دارند که به محض حضور آن‌ها، همه فراری می‌شوند. متاسفانه به دلیل بیماری یا مشکلات شخصی، برقراری ارتباط و برخورد با برخی از انسان‌ها اصلاً ساده نیست.

افراد سرسخت

 

چرا برخی از افراد با همه چیز مخالفت می‌کنند؟

به نظر می‌رسد که هیچ چیز، این افراد را راضی نمی‌کند. اما راه‌هایی برای برخورد مناسب با این افراد وجود دارد.

 

در ادامه به 5 نکته در هنگام مواجه شدن با چنین افرادی اشاره کرده‌ایم:

 

1 – تایید کنید: آن قدر با آن‌ها موافقت کنید و بگویید آره» تا خسته شوند. به این ترتیب که برای 1 تا 2 دو دقیقه در پاسخ آن‌ها بگویید آره، آره، آره، درسته، درسته، آره، آره ، ….» و همین طور ادامه دهید!

 

2 – دهان‌شان را مشغول کنید: یک لیوان قهوه یا چای برای آن‌ها تهیه کنید. اگر مشغول نوشیدن چیزی باشند، وقت کم‎تری برای صحبت کردن دارند و کم‌تر می‌توانند مخالفت کنند.

 

3 – موجز سخن بگویید: کلمات و جملات خود را کوتاه و با زبان شیرینی بیان کنید. سخن خود را ساده و مختصر به زبان بیاورید و طرف مقابل را خسته نکنید. زیرا این افراد معمولاً کم‌حوصله هستند و زود عصبی می‌شوند.

 

4 – دعوت به آرامش: یک پاسخ  آرام و متعادل می‌تواند خشم و غضب طرف مقابل را از بین ببرد.

 

5 – مهربان و بخشنده باشید: همه ما ممکن است روزهای بدی در زندگی داشته باشیم و شاید در زمان‌هایی در برخورد با دیگران سرسخت شویم.

 

اگر می خواهید مطالب بیشتری بخوانید اینجا را

کلیک کنید


درباره نوسینده مشهورترین رمان انگلیسی در حدود 200 سال پیش چه می‌دانید؟ کار اولین رمان در سال 1847 به پایان رسید؛ اما بعد از آن و طی 38 سال بعد آنتونی ترولوپ توانست بیش از 47 رمان دیگر را در موضوعات مختلف نگارش کند و به این شکل معروف‌ترین نویسنده انگلیسی در 200 سال پیش باشد. آماری که با این سطح از کیفیت رمان‌ها و طی این مدت زمان محدود غیرقابل‌باور و شگفت‌انگیز به نظر می‌رسید. از همان موقع بود که کم کم رمز و راز چگونگی عملکرد وی در تالیف این کتب ارزشمند منتشر شد و اکنون در بحث افزایش بهره‌وری و کارایی با قانون 15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ شناخته می‌شود.

ترولوپ درباره استراتژی نگارش خود این چنین توضیح می‌دهد:

اکنون این قانون به بخشی از رسم و رسوم من در نگارش تبدیل شده است. این که با ساعت مچی‌ام پیش از  خودم شروع به نوشتن کنم! این که هر یک ربع یک بار 250 کلمه را روی صفحه جستجو کنم. این شیوه از نگارش به من اجازه داد 10 صفحه از یک رمان معمولی را بتوانم در یک روز بنویسم و وقتی که این روش به مدت 10 ماه ادامه می‌یافت نتیجه‌اش سه رمان در هر سال بود.”

 

افزایش بهره وری و کارایی

همراه ما باشید تا استراتژی ترولوپ را تشریح و بررسی کنیم و ببینیم که چه طور می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و کارایی در زندگی کنونی ما شود.

افزایش بهره‌ وری و کارایی با قانون 15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ”

در بحث مدیریت زمان و افزایش کارایی مشکل دقیقا از آن جایی شروع می‌شود که مسئول انجام پروژه‌های بزرگ می‌شویم. پروژه یا کارهایی که زمانبر هستند و انجام آن‌ها زمان و انرژی زیادی می‌طلبد. در چنین حالتی حتی اگر به سبک وارن بافت، سرمایه‌دار معروف آمریکایی دو لیست از کارهای روزمره تهیه و در یکی از آن‌ها کارهای ضروری‌تر را قرار دهیم باز هم از انجام آن‌ها ناامید می‌شویم؛ چرا که بخش زیادی از زمان روز ما صرف انجام همان پروژه یا کار مهم و سنگین شده است.

مشاهده مقاله  4 راه اثبات‌شده برای ارتقای سلامت عاطفی و افزایش رضایت در زندگی

 

افزایش کارایی

همه ما در چنین موقعیتی قرار گرفته‌ایم؛ حداقل وقتی که در حال مطالعه هستیم! مثلا خودتان را تصور کنید که قرار است یک کتاب سنگین را در طول دو روز برای امتحان بخوانید. قطعا می‌دانید که حتی اگر تمام روزتان را به مطالعه آن کتاب اختصاص دهید باز هم موفق نمی‌شوید تا آخر شب آن را به اتمام برسانید. شاید ترولوپ هم با همین مشکل مواجه بوده که توانسته با یک قانون خیلی ساده باعث افزایش بهره‌وری و کارایی شود!

 

افزایش بهره وری

مدیریت زمان و پیشرفت به سبک ترولوپ!

نوشتن کتاب چیزی نبود که در یک روز به این سادگی امکان‌پذیر باشد؛ حتی ده صفحه! اما ترولوپ با یک رویکرد متفاوت آن را عملی کرد. به این شکل که به جای این که بعد از نوشتن هر بخش میزان مطالبی که در هر فصل نوشته شدند را ارزیابی کند، یک ربع بعد پیشرفت خود را بررسی می‌کرد.

قانون 15 دقیقه‌ایِ آنتونی ترولوپ” همزمان چند مزیت به دنبال داشت. حس رضایت از انجام به موقع کارها و تکمیل کردن آن‌ها در اسرع زمان. به علاوه دو نتیجه مهم دیگر هم داشت:

ارزیابی پیشرفت‌های کوچک در کار در درازمدت علاوه بر این که به شما حس به انجام رساندن یک کار بزرگ را القا می‌کنند، باعث افزایش انگیزه شما می‌شوند

هر چه قدر که یک کار مولد را با سرعت بیش‌تری پیش ببرید افزایش بهره‌وری و کارایی سریع‌تر حاصل خواهد شد

 

قانون ترولوپ

استفاده از قانون 15 دقیقه‌ای در زندگی امروز ضروری‌تر از دیروز به نظر می‌رسد؛ چون مشغله‌های ما فرصت تداوم یک کار را از ما می‌گیرند. شاید فکر کنید که برای هر کار زمانی به اندازه خودش اختصاص می دهید و به این شیوه پیشرفت کافی در کار به دست می‌آید؛ اما باید دوباره بررسی کنید تا ببینید چقدر زمان صرف کارهای روزانه خود می کنید. تحقیقات نشان داده است که تنها 17 درصد از مردم مراقب زمان خود هستند. شما هم باید جزو این 17 درصد باشید. به این شکل که همان طور که قبلا هم در افزایش بهره‌وری در محل کار گفتیم، ابتدا به پیروی از قانون 2 دقیقه‌ای، اگر کاری بود که در 2 دقیقه یا کمتر می توانید آن را انجام دهید، سریعا انجامش دهید؛ چون انجام کارهای کوچک به صورت فوری نسبت به وقتی که آن را فراموش می کنید و بعدها به سراغش می روید، وقت کمتری از شما می گیرد. سپس از قانون 15 دقیقه‌ای برای پیشرفت در کارهای بزرگ‌تر استفاده کنید.

 

برای پیدا کردن

مسیر زندگی درست کلیک کنید


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها